آمنه حقزاد - استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس
لیلا ابراهیمی - استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس
مهرداد ایزک مهر - دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس،

شهرهای امروزی به سبب وجود فرم های بی ارتباط، همچنین ارتفاع و رنگ های متفاوت ساختمان ها، استفاده از مصالح ناهمگون و نامناسب با اقلیم، ناهمگونی حجمف توده و نحوه قرارگیری ساختمان ها، همجواری های متعارض ووجود آلودگی های بصری چون قرار گیری بی نظم و غیرمنطقی تابلوها، آنتن ها، تأسیسات گرمایشی و سرمایشی در جداره ها و زشت بام ها، وضع نامناسب جوی ها، درختان و پیاده روها، وضوح فرمی و عملکرد مطلوبی ندارند. از این زمینه سازی برای خوانایی و وضوح فرمی و عملکردی شعر، به سبب نقشی که در حس جهت یابی (Sense of Orientation) شهروندان دارد، از اهداف اصلی طراحی شهری به شمار می آید. از سویی مدیریت بصری شهری به عنوان عاملی برای کمک به ایجاد حس خوشایند ناشی از سهولت شناخت شهر در شهروندان نقشی اساسی در خوانایی حوزه های شعری بر عهده دارد. در این بین اعتقاد نگارنده بر این است که شناخت و ساماندهی محورهای دیده به عنوان زیرسیستمی از سیستم مدیریت بصری شهر، می تواند زمینه ایجاد پیوند معنایی و رابطه شناختی میان شهر و شهروندانش را فراهم آورد. این پیوند به کمک ارتقای حس جهت یابی شهروندان صورت می گیرد. در واقع قرض این تحقیق بر این پایه شکل گرفته است که شهرهای امروزی از نامسامانی و آشفتگی کالبدی- بصری رنج می برند و نیاز به ساماندهی این نابسامانی احساس می شود. ضرورت انجام این تحقیق به سبب تأثیر اغتشاشات بصری ناشی از نبود طرحی منسجم برای مدیریت بصری شهر، بر جهت یابی شهروندان در شهر است. فقدان با کاهش حس جهت یابی شهروندان سبب بروز ناهنجاری های اجتماعی- فرهنگی، کاهش سلامت عاطفی و به تبع آن تأثیر نمطلوب بر روح و روان شهروندان خواهد شد. به واقع این تأثیر موجبات عملکرد نامطلوب بر روح و روان شهروندان خواهد شد. از این رو در این نوشتار ابتدا ضمن بازشناخت تعاریف و حوزه مداخله مدیریت بصری شهری، رابطه آن با ادراک محیطی، منظر شهری، دید پی در پی، نظام بصری و محور دید بررسی خواهد شد. مع الوصف بزرگ ترین لذت انسان به عنوان الگو ساز و نه الگو سرشت و پرده الگو، آفریدن نظم است، نظمی که به موازات بلوغ و رشد فرد پیچیدگی بیشتری پیدا کند. این مقاله با استفاده از مدل های آماری SPSS انجام گرفته است. هدف مقاله داشتن شهری زیبا در راستای توسعه پایدار، به لحاظ کیفیت و حس تعلق و خاطره های جمعی با توجه به موقعیت جغرافیایی شهر رامسر بوده است. معهذا فرآیند و ماحصل این تحقیق اینگونه بیان شده است، که این شهر همچون شهرهای دیگر مازندران چه به لحاظ کیفیت و استانداردها و چه به لحاظ جنبه های زیباشناختی و آرمانگرایی و آرگونومی در وضعیت فعلی مطلوب نبوده است.

المان های شهری، زیباسازی، مکتب زیباشناختی، سیمای شهر، منظر شهری، هویت شهری، شهر رامسر