پوریا برزعلی - کارشناس ارشد فلسفه اخلاق، دانشگاه پیام نور تهران جنوب

مقاله حاضر با توجه به نظریات روانکاو معروف زیگموند فروید به رشته تحریز درآمده و در صدد سودجویی از آراء وی در شکل دهی، ارتقاء فرهنگ سازمانی و توصیه های وی در جهت ایجاد روابط انسانی کم تنش تر می باشد. به اعتقاد برخی از پژوهشگران فروید در باب انسان شناسی نقطه نظر منفی در مورد انسان داشت و در نهاد بشر چیز مثبتی نمی دید و همچنین در مورد آینده بشریت خوشبین نبود؛ اما در مقابل برخی دیگر از پژوهشگران به دیدگاه فروید از زاویه مختار و توانمند بودن انسان نگاه می کنند، که او را قادر به تعیین و انجام رفتارهای خود می سازد و این را نشانه باور عمیق فروید به آزادی انسان و توان ساخت جامعه و آینده ایده آل می دانستند. اما آیا او واقعاً رسیدن به درکی مشترک از مصالحه و دستی در نهادهای اجتماعی جهت دستیافتن به ثبات سازمان ها و اجتماعات را امری ناممکن می دانست؟ راهکارهای وی جهت رسیدن به فرهنگ مصالحه چه بود؟ از جمله سوالاتی هستند که این مقاله در صدد پاسخ گویی به آنهاست.

زیگموند فروید، غرایز زندگی و مرگ، فرهنگ سازی، سازمان، مصالحه