پردازش و تحلیل ERP در راستای بازاریابی عصبی با هدف توسعه برند

یکی از مسائلی که اخیرا مورد توجه بازاریابان قرار گرفته است استفاده از شیوه های نوین بازاریابی به خصوص بازاریابی عصبی (Neuro-Marketing) است. اساس کار و هدف از فعالیت جاری پی بردن و مشخص نمودن واکنش مشتریان در بازاریابی عصبی با بهره گرفتن از سه نوع تحریک(برند، طراحی و کیفیت) می باشد. برای پی بردن به تمایل افراد نسبت به برند، طراحی و کیفیت هر یک از برندهای کوکا و پپسی از پرسشنامه استفاده گردید. بدین ترتیب با استفاده از پرسشنامه دو دسته مطلوب وغیرمطلوب تعیین شد. با توجه به سه نوع تحریک و دو کلاس نامبرده شده شش مجموعه داده حاصل شد. با استخراج ویژگی های شکلی- زمانی و ویژگی های قدر مطلق میانگین، واریانس و انحراف معیار ناشی از ضرایب ویولت مولفه P300 سیگنال ERP استخراج شد. ویژگی های تکی بهینه با استفاده از معیار Paired T-test و سپس مجموعه ویژگی های به دست آمده به روش Stepwise regression ارزیابی و انتخاب شد. سپس دو گروه ویژگی بهینه به دو روش LOO و K-fold ارزیابی شد. طبقه بندی کننده ی خطی با صحت 86 درصد و طبقه بندی کننده ی شبکه عصبی چند لایه پرسپترون با صحت 91 درصد در دو گروه مطلوب و غیر مطلوب تفکیک گردیدند.

Keywords:

بازاریابی عصبی , پتانسیل وابسته به رخداد , برند , طراحی , کیفیت , P300