مصطفی خسروی - عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور

فقر معانی متفاوتی دارد، تعاریف متعددی از مفهوم فقر ارائه شده که از نظر روش شناختی ماهیت متفاوتی دارند،اما در عین حال زندگی اجتماعی فرصت درک بهتر معانی آن را فراهم می سازد. فقر زمینه و بستر مناسبی برای پیدایش بسیاری از فقر نه فقط در زمان » . انحرافات اجتماعی را فراهم می سازد و این پدیده مانند سایر معظلات اجتماعی نیازمند درمان است حال، بلکه به صورت بالقوه سراسر جریان زندگی ما را تحت تأ ثیر قرارمی دهد؛ فلاسفه، مجریان طرح ها و حتی سیاست از سنخ شناسی انحرافات و کجروی فقرا در . « مداران در مورد یک چیز با هم متفق القول اند وآن اینکه فقر یک مسئله است جامعه معلوم می شود که کجروی آنان یا علل اقتصادی دارد یا علل اجتماعی و فرهنگی؛ به عبارتی ما تنها با فقر اقتصادی در جامعه روبرو نیستیم بلکه با فقر اجتماعی و فقر فرهنگی در تمام معنای آن در جامعه بطور کلی و در خانواده بطور اخص مواجه هستیم. افزایش انواع فقردر اجتماع سبب افزایش انواع آسیب ها شده است.به طوریکه می توان نتیجه گرفت که ریشه همه نابسامانی ها و تخلفات در اجتماع از فقر نشات می گیرد.در این میان خانواده بیشتر از سایر نهادها صدمه می بیند.و با ایجاد انواع کجروی و انحرافات در درون ساختار خانواده ، در دراز مدت بایستی شاهد گسست ساختار خانواده از هم بود . این گسیختگی به نوبه خود تاثیرات متقابلی را بروی عملکرداعضای خانواده در معنای خرد و بر کلیه نهادهای فعال در جامعه در معنای کلان خواهد گذاشت.نتایج حاکی از آن است وجود انواع فقرچه در اجتماع و چه در خانواده با همدیگر ارتباط بسیار نزدیکی داشته و بصورت متقابل وزنجیره وار بر روی هم تاثیر می گذارند ولی شدت هرکدام با دیگری متفاوت می باشد و همواره یک فقر از بیشترین شدت برخوردار است.عزت نفس و اجتماعی شدن دو تا از مهم ترین فاکتورهای موثر در این فراین می باشند.

فقر ، فقر فرهنگی ، فقر اقتصادی ،گسیختگی خانواده