محمدرضا حسنی - استادیار دانشگاه سیستان و بلوچستان

تجارب هنری درعصرجدید دستخوش تحولاتی ژرف گردیده مفاهیمی مانند هاله قدسی اصالت هنری به دست تاریخ سپرده میشود و تجربه سیاسی فرهنگی وا جتماعی جانشین مراسم اسطوره ای ایینی و نیایشی میشود والتربنیامین فیلسوف معاصرالمان 1892-1942 می گوید تا پیش ازاین هنر دارای جایگاه قدسی بود این هاله قدسی موید اصالت هنر واثرهنری بود این هاله قدسی مخاطب را به مراقبه و مکاشفه فرامیخواند مخاطب جمالی را دراثرمشاهده میکرد که اورا به مینوی فرای میخواند مخاطب درمواجه با چنین اثری ازخود بیخود می شد و کرانه های زمان خویش را فرومی گذاشت و بهساحت سرمدی سیر می کرد باظهور مدرنیته دانش تجربی جانشین صورتهای عرفانی میشود تکنولوژی مدرن درپرتودانش موجب تولید انبوه میشود و هنرازمرتبه قدسی به مرتبه زیبایی شناسی فروکاهش میکند و پس ازآن ماهیت هنر همگانی گردید گریختن ایزدان و موضوعیت یافتن انسان درحوزه شناخت شناسی و علاقه به تاریخ و روانشناختی اسطوره ها جانشین الهیات شد روش تحقیق دراین مقاله برپایه روش توصیفی تاریخی است و نتیجه گیری آن با توجه به بررسی اثاراندی وارهل مبتنی براین محصول است که درعصرحاضر مفهوم ساده تری ازهنر واسطوره برپایه فرهنگ عامه شکل گرفت و تغییرشمایلهای معاصر درشکل کالاهای مصرفی بجای شمایلهای مذهبی و مهمترین دستاورد تاریخی بازتولید اثردرعصرتولید انبوه و درنتیجه خدشه دار شدن اصالت و یگانگی اثرازنتایج متصور این تحقیق است

هنر ، جامعه شناسی ، اندی وارهل ، شمایل ها ، قرن بیستم