عادل صانع نسب - کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج،یاسوج،ایران
یعقوب برفر - کارشناس ارشدزیست شناسی میکروبیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج
غلامعباس فرجزاده - کارشناس ارشد روانشناسی صنعتی، مربی دانشگاه پیام نور مارگون، مارگون، ایران

خانواده در عین این که کوچکترین واحد اجتماعی است، مبنا و پایه هر اجتماع بزرگتر است. هدف از اجرایاین پژوهش رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و عملکرد خانواده با بحران هویت نوجوانان دبیرستانهای شهریاسوج می باشد. طرح تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است، جامعه آماری پژوهش حاضر راکلیه دانش آموزان دبیرستانهای شهر یاسوج تشکیل میدهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفیخوشه ای چند مرحله ای 300 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش عبارتنداز: الگوهای ارتباطی خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک (2002)، عملکرد خانواده اشتاین، بالدوین و بیشاب(1983) و بحران هویت احمدی (1379). داده های این پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، ماکزیمم و مینیمم) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون چند متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در پایان نتایج نشان داد که رابطه معنادار و منفی بینالگوهای ارتباطی به صورت کلی و متغیر گفت و شنود با بحران هویت وجود دارد و رابطه مثبت معناداری بینمتغیر همنوایی و بحران هویت مشاهده شد. از طرفی بین عملکرد کلی و مؤلفههای آن با بحران هویت رابطهمعنادار مثبتی در سطح خطای کمتر از (0/01) و سطح اطمینان 0/95 دیده شد.در تبیین بحران هویت، متغیرهای الگوهای ارتباطی خانوادگی در مجموع توانسته اند 12/5 درصد از عوامل تأثیرگذار بر بحران هویت دانش آموزان را تبیین نمایند. همچنین مؤلفه های عملکرد خانواده که در مدل مانده اند در مجموع توانسته اند17/7 از واریانس بحران هویت دانش آموزان دبیرستان را تبیین کنند.

عملکرد خانواده، بحران هویت و نوجوانان