زینب بسطامی مفرد - دانشجوی ارشد مدیریت دولتی واحد علی آبادکتول, دانشگاه آزاد اسلامی ,ایران
محسن ملک محمدی - گروه مدیریت، واحدعلی آبادکتول، دانشگاه آزاد اسلامی،ایران

امروزه اگر محیط کسب و کار از ثبات برخوردار می بود یا حداقل آهنگ تحول کند می بود مسئله تحول در داخلسازمانها با نگرانی کم تری همراه می بود. اما شواهد عکس این را نشان می دهد. بسیاری از فعالیت های مروری سازمانها در حدی از پیچیدگی و گستردگی قرار دارند که افراد نمی توانند همچون گذشته با تکیه بر فعالیت های فردی کارکنانیبه انجام موفق این اموردر سازمان نائل کردند. لذا مدیران به تدریج به این نتیجه رسیده اند که برای اجرای فعالیتهای پیچیده سازمان نیازمند کارکنانی هست که در قالب تیم های چند نفره با تخصص های مکمل , در جهت پیشبرد اهدافسازمان عمل کنند (کارکوس و تورم 1، 2008 ) وهمچنین مقوله مسئولیت پذیری به مراتب فراتر از حوزه فعالیت و تآثیر خوددر گذشته که انسان دوستی بود گام می نهد, مسئولیت پذیری اجتماعی در عرصه کسب و کار برای رسیدن به توسعهپایدار در مورد ارائه راه حل های پیشگیرانه برای چالش های اجتماعی و زیست محیطی و عرصه هایی از این دست نقش وجایگاه خود را پیدا کرده است . از آنجاکه چابکی مفهومی است که پاسخگویی و رقابت پذیری شرکت را افزایش می دهد,می توان آن را به عنوان توانمندی بقا و پیشرفت در یک محیط رقابتی تعریف نمود که به صورت سریع و مؤثر به بازارهای درحال تغییر بر اساس خواسته مشتری عکس العمل نشان می دهد.