شهلا باقری - دانشیار، دکتری جامعه شناسی سیاسی، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه خوارزمی
زهره روغنیان - دانشجوی دکتری رشته سیاستگذاری فرهنگی دانشگاه خوارزمی عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان نویسنده مسئول

پژوهش حاضر با هدف بررسی موضوع خاستگاه فلسفی حوزه مطالعات فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است. در این راستا همچون سایر نظریه ها، مطالعات فرهنگی از سه منظر هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی مورد بحث وبررسی قرار گرفته است. مطالعات فرهنگی نام قلمرو مطالعاتی برجسته ای در حوزه فرهنگ شناسی با رویکردهای انتقادی و بین رشته ای است که در ابتدا مطالعات خود را برذهنیت) subjectivity (، متمرکز کرده بود و فرهنگ را در رابطه با زندگی افراد مورد مطالعه قرار می دهد. این حوزه از ابتدای شکل گیری اش با قرائت های متفاوتی روبرو بوده و امروزه مطالعات فرهنگی از ابتدایشکل گیری خود به شیوههای متفاوتی و براساس رویکردهای مختلفی مطرح گردیده که فرهنگ را در ارتباط با روابط و مناسبات قدرت مورد بحث و بررسی قرار می دهد پیدایش این حوزه مطالعاتی به دلیل نارضایتیاز محدودیت های روش شناختی از رشته های دیگر بوده است از این رو مطالعات فرهنگی رویکردی بین رشته ای بوده که تفکر انتقادی را برای خود برگزیده است. تفکر انتقادی به معنای آشنایی زدایی از بدیهیات و بازنمایی قدرت است که بر این اساس فرهنگ واجد ذات نیست و در متونی خاص تجسم پیدا نمی کند بلکه فرهنگ عبارت است از رفتارها و فرایندهای معناسازی با متونی داریم مطالعات فرهنگی در پژوهشهای خود از روش کیفی Qualitative Methodes ، بهره می گیرد

مطالعات فرهنگی، هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی