CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تطبیق مسئولیت مدنی در مباحث زیست محیطی ازدیدگاه فقه شیعه

عنوان مقاله: تطبیق مسئولیت مدنی در مباحث زیست محیطی ازدیدگاه فقه شیعه
شناسه ملی مقاله: ICPEEE02_121
منتشر شده در اولین کنفرانس بین المللی نقش مدیریت انقلاب اسلامی در هندسه قدرت نظام جهانی (مدیریت، سیاست، اقتصاد، فرهنگ، امنیت، حسابداری) در سال 1394
مشخصات نویسندگان مقاله:

عبدالله صدیقیان - استاد راهنما عضوهیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد
لیلا هلالی - دانشجوی کارشناسی ارشد رشته حقوق خصوصی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد، ایران

خلاصه مقاله:
امروزه محیط زیست و محافظت از این نعمت الهی در جایگاهی رفیعی در اجتماع قرار گرفته است که مفهوم ارزش اخلاقی را به خود اختصاص داده است و حال زمان آن رسیده است که از این ثروت لایزال حمایت کیفری و ایجاد قواعدی خاص در باب مسئولیت مدنی بشود. در این راستا ضعف ضمانتهای حقوق مسئولیت مدنی و عدم کفایت تدابیر اداری، ضرورت یاد شده را تقویت می کند. با این حال کاربست حقوق مدنی برای حمایت از محیط زیست مستلزم ملاحظه بایسته هایی است که بدون توجه به آنها نمی توان به توفیق این حقوق امیدوار شد. فتح باب در بحث مسئولیت مدنی و تشخیص درستی و نادرستی و انتخاب هر یک از مباحث آن از جمله نظریه تقصیر یا خطر و همچنین استناد به نظریات فقهی همچون لاضر از جمله امور مهم مورد بررسی در این پایان نامه می باشد. این پایان نامه به دنبال ارائه و تحلیل مبانی نظری ضرورت تحول مسئولیت مدنی ناشی از تخریب محیط زیست با استفاده از منابع و مبانی موجود در نظریات مسئولیت مدنی در فقه شیعه و حقوق معاصر است. لذا ضمن اشاره به اهمیت محیط زیست در فقه امامیه ابتدا به ضرورت تحول در مبانی نظری حفاظت از محیط زیست می پردازیم و سپس ضمن ارائه نظریات روز حقوقی به دنبال بازشناسی و ارائه نظریه فقه امامیه و حقوق دانان و تحلیل دکترین مطلوب جهت حمایت از محیط زیست خواهیم بود. فرض اساسی پایان نامه حاضر بر این اصل استوار است که می توان با کندوکاو در آموزه های فقهی و حقوقی به نظریاتی رسید از جمله نظریه احترام به اموال که ضمن حمایت مطلوب از محیط زیست مبنای فعلی و دکترین های خسارت زیست محیطی را تحت تأثیر قرار می دهد. در عصر حاضر محیط زیست انسانی و طبیعی در معرض آسیب های جدی و فراوانی قرار گرفته است و جبران آن خسارت نیز به دلیل ویژگی های خاص آن به هیچ عنوان قابل انطباق با نظریات سنتی مسئولیت مدنی نیست. بنابراین سوالی در حوزه فقه محیط زیست یا فقه البیه و همچنین حقوق محیط زیست اسلامی مطرح است که در پی گسترش و بروز بحران های محیط زیست آیا حقوق فقه توانسته است با تکیه بر ابزارها و مبانی خود به حمایت بیشتری از این عنصر اقدام کند یا نقش این رشته به ویژه در حقوق فقه فعلی منفعل و غیر پویا است، بدین سبب فرضیه نخستین این پایان نامه بر این اساس است که در باب جبران خسارات وارده بر محیط زیست اتفاق نظر پندانی بین نظریات حقوقی و فقهی حاکم جبران خسارات محیط زیستی وجود ندارد و برعکس مبانی مورد پذیرش در عرصه های حقوق داخلی و بین المللی عموماً حکایت از تقویت و غلبه رویکرد مبتنی بر نظریه ی تقصیر را دارند. این تحول چند سالی است که در حقوق اروپایی آغاز شده و برخی از کشورها نیز اقدام به تصویب قانون ویژه ای برای جبران خسارات محیط زیستی نموده اند از جمله آنها می توان به قانون مسئولیت محیط زیست فرانسه مصوب 2008 پرداخت. در این مقاله نگارنده سعی نموده است تا نشان بدهد که چرا مسئولیت مدنی در حوزه خسارات محیط زیستی به ویژه بر مبنای آموزه های فقهی و حقوقی نیازمند تحول است که البته ضرورت این امر را پیش از این برخی از حقوق دانان متذکر شده اند (کاتوزیان، 1387:285-311) مهمترین دستاورد این پایان نامه بازشناسی آن دسته از نظریات مسئولیت مدنی حفاظت از محیط زیست در فقه و حقوق است که با فلسفه بنیادین حفاظت حداکثری از محیط زیست سازگار است.

کلمات کلیدی:
محیط زیست، خسارت، مسئولیت مدنی، حقوق داخلی ،حقوق بین الملل

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/402473/