زینب عباسی - دانشجوی کاشناسی ارشد، رشته جامعه شناسی، دانشگاه الزهراء، تهران، ایران

مقاله حاضر با روش توصیفی_ تحلیلی به بررسی ریسک های اجتماعی در فرایند مدرنیته پرداخته است آنچه در اینجامدنظر قرار گرفته، پاسخ به ابهاماتی است که همواره در بحث رابطه بین ریسک و چگاهی مطرح بوده و منجر به اختلافاتفراوانی در این حوزه گردیده است. هر یک از نظریه پردازان اجتماعی، با توجه به زمینه فکری و تخصصی خود سعی داشتهاند تا ریسک ها را تبیین کنند. آلریش بک، ریسک را به پیامد ناخواسته کنش کنشگر فردی ارتباط می دهد و گیدنز آن راناشی از تصمیم گیری های آگاهانه افراد می داند. در تحقیق حاضر هر دو دیدگاه مبنای عمل قرار گرفته اند. بک جهانی -شدن، بحران های جهانی، انقلاب جنسیتی، فردی شدن و اشتغال ناقص را در ایجاد ریسک های اجتماعی موثر می داند.به گونه ای که ریسک ها بر افراد تحمیل می شوند و پیامد تصمیمات کنشگران احتمالا ناخواسته و نامطلوب خواهد بود.گیدنز، بازاندیشی هویت شخصی در مدرنیته را نوعی به استقبال ریسک رفتن می داند. در هر دو دیدگاه این افراد هستندکه در نهایت مقصر شناخته شده و مورد سرزنش قرار می گیرند.

ریسک اجتماعی، مسئولی فردی،فردی شدن، بحران های جهانی، بازاندیشی هویت شخصی