CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

جنبههای شناختشناسانه و ایدئالیستی فلسفه شوپنهاور

عنوان مقاله: جنبههای شناختشناسانه و ایدئالیستی فلسفه شوپنهاور
شناسه ملی مقاله: JR_PHILO-3-1_004
منتشر شده در شماره 1 دوره 3 فصل تابستان و پاییز در سال 1388
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمدجواد صافیان - استادیار گروه فلسفه دانشگاه اصفهان
عبدالله امینی - دانشجوی دکتری فلسفه غرب دانشگاه اصفهان

خلاصه مقاله:
فلسفه شوپنهاور، تا آنجا که به جهان به عنوان بازنم ود، نحوه شناخت و رابط ه میان فاعل شناسا و متعلق شناخت می پردازد، هم سو با فلسفه نظری کانت و شناختشناسی اوست. هم رساله دکترای شوپنهاور و هم بخش اول اثر مشهورجهان به عنوان اراده و بازنمود او صبغ ه شناخت شناسی کانتی دارند . خود شوپنهاور نیز اذعان کرده است که فلسفهاش مبتنی بر فلسف ه کانت است . وی در حوزه شناخت شناسی انقلاب کپرنیکی کانت را می پذیرد. هر چند جنب هشناختشناسی (جهان به عنوان بازنمود ) فلسف ه او مبتنی بر فلسف ه کانت است، اما او از پیروی صرف اندیش ه کانت اجتناب میکند. یکی گرفتن علیت باماده، تقلیل مقولات دوازده گانه فاهمه به یک مقوله، زمان و مکان و علیت را صور اصل جهت کافی دانستن و ... نمونههای ابتکاری وی در برابر دیدگاه کانتی هستند. لذا میتوان گفت او در صدد گذر از فلسفه کانت است.از طرف دیگر، فلسف ه شوپنهاور ایدئالیستی است . وی متعلق شناخت را بازنمود و تصور فاعل شناسا می داند. اما جنبه ایدئالیستی فلسف ه وی تنها درساختار جهان به عنوان بازنمود مطرح است، نه جهان به عنوان اراده . به بیان دیگر، ایدئالیسم تنها جنب ه برون ذاتی و پدیداری جهان را در برمی گیرد . این نوشتار در صدد است تا جایگاه شناخت شناختی و ایدئالیستی فلسفه شوپنهاور را از دریچه فلسفه نظری کانت نشان دهد.

کلمات کلیدی:
اصل جهت کافی، ایدئالیسم، جهان به عنوان بازنمود،جهان به عنوان اراده، شناختشناسی، فاعل شناسا، متعلق شناخت

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/406556/