محمد بهزاد پور - دانشجوی دکتری معماری (مربی)
محمد علی ابراهیمی - کارشناسی ارشد معماری(مربی)
علی کاکاوند - کارشناسی ارشد معماری (مربی)

در پژوهش حاضر به بررسی مشخصه های نقاشی و معماری در سبک مینیمالیسم پرداخته شده است. از آنجایی که مینیمالیسم یک مکتب هنری خالی از پیچیدگی های فلسفی ویا شبه فلسفی است،ویژگی این هنر استفاده از المان های اصلی و ضروری و حذف سایر مواردی است که امکان دارد بار تجملاتی داشته باشد .این در حالی است که در سیمای کنونی شهر قزوین شاهد نابسامانی های بصری فراوان میباشیم و این امر باعث ایجاد تنش بصری در شهروندان گردیده است.در این تحقیق فرضیه بر این قرار است که خلاصه گرایی در سبک مینیمالیسم بتواند در جهت کاهش این هرج و مرج بصری گامی موثر بردارد. مینیمالیسم در نقاشی با کازیمیر مالویچ آغاز شد وی سبک مینیمالیسم را با آثار ساده و هندسی خودنظیر مربع سیاه و سفید روی سفید برای دیگران تشریح کرد . همچنین مینیمالیسم در آثار معماران معاصری چون تادائو آندو (کلیسای نور) و گریت ریت ولد (خانه شرودر)،میس ون دروهه (خانه فارنزورث), کاملا مشهود است که دراین پژوهش ریشه های آثار این معماران در سبک مذکور تحلیل محتوا گردیده چرا که ضروری می نماید با توجه به آثار تحقق یافته در معماری و نقاشی مینیمالیسم، همچنین ریشه یابی در عناصر ایجابی آنها و فصول مشترک میان این دو شاخه هنری تحلیل جامعی در محتوا و مشخصه های این سبک صورت پذیرد تا در جهت آرامش بصری در آثار معماری گامی موثر برداشته شود. در این پژوهش متغیر وابسته تنش بصری می باشد که در روند تحقیق وجوه مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته و همچنین به وسیله متغیر مستقل (سبک مینیمالیسم ) کاهش یافته است. روش تحقیق استنادی بوده و به صورت توصیفی, تحلیل و بررسی شده است که بر اساس فرضیات پژوهش در روند تحقیق گام برداشته تا دچار پیش داوری های سطحی نگشته و بتوانیم در شکل گیری نتایج به دست آمده به صورت جامع عمل کرده باشیم.

مینیمالیسم ، معماری ، نقاشی ، سیمای شهری قزوین ، تنش بصری