عاطفه خدابخش - دانشجوی کارشناسی ارشد
بردیا بهنیا - دانشجوی دکتری

هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش معنوی و هوش اخلاقی با استراتژیهای مدیریت تعارض در مدیران و کارکنان بانک ملت استان مازندران بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگیبود. جامعه آماری آن را کلیه کارکنان بانک ملت استان مازندران به تعداد 769 نفر تشکیل میدادند که براساس جدول کرجسی و مورگان ) 0791 ( تعداد 892 نفر با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. – جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه هوش معنوی کینگ ) 8112 ( با 82 سوال و چهار مولفه )تفکر انتقادی وجودی، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی و توسعه سطح هوشیار(، پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل ) 8112 ( با 21 سوال و در چهار بعد )درستکاری، مسئولیتپذیری، دلسوزی و بخشش( و پرسشنامه استراتژی مدیریت تعارض پوتنام وویلسون با 01 سوال و در سه بعد استراتژهای )عدم مقابله، راهحلگرایی و کنترل(، استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی ابزارها به تایید متخصصان رسید و پایایی آنها با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هوش معنوی a=0/81 پرسشنامه هوش اخلاقی α=0/83 و پرسشنامه استراتژیهای مدیریت تعارض α=0/787 به دست آمده است جهت تجزیه و تحلیل داده ها ازازمون رگرسیون t مستقل تحلیل واریانس یک راهه و همبستگی پیرسون استفاده شده است نتایج نشان داد که بین هوش معنوی با استراتژیهای مدیریت تعارض درمدیران و کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد بین هوش اخلاقی با استراتژیهای مدیریت تعارض درمدیران و کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد همچنین استراتژی راه حل گرایی بیشترین رابطه را با هوش معنوی و اخلاقی دارا می باشد هوش معنوی کارکنان و مدیران برحسب جنسیت متفاوت ولی هوش اخلاقی و استراتژیهای مدیریت تعارض عدم مقابله راه حل گرایی و کنترل برحسب جنسیت متفاوت نمی باشد

هوش معنوی ، هوش اخلاقی، استراتژیهای مدیریت تعارض، بانک ملت