شناسایی عوامل موثر بر نحوه برقراری توازن بین دو راهبرد مدیریت سود:دستکاری فعالیت های واقعی در برابر اقلام تعهدی

امروزه، بسیاری از پژوهش های جاری در حوزه مدیریت سود، بر کشف اقلام تعهدی غیرعادی متمرکز شده اند، در حالیکه مدیریت سود ممکن است با استفاده از اقلام - تعهدی یا فعالیت های واقعی یا هر دو صورت پذیرد. از طرفی بررسی تنها یک تکنیک مدیریت سود در یک زمان، نمی تواند اثر کلی فعالیت های مدیریت سود را شرح دهد. به طور خاص، اگر مدیران دستکاری در فعالیت های واقعی و مدیریت سود بر مبنای تعهدی را به عنوان جایگزینی برای یکدیگر استفاده کنند، این انتخاب مدیریت بر مبنای محدودیت ها و هزینه های هر رویکرد صورت می گیرد و مدیران بر مبنای این هزینه ها تلاش می کنند بین این دو رویکرد توازن برقرار سازند و از این دو رویکرد به عنوان جایگزین هم استفاده می کنند. هدف از این مطالعه، بررسی توالی یا همزمانی انجام دستکاری اقلام تعهدی اختیاری و دستکاری فعالیت های واقعی با در نظر گرفتن عوامل محدود کننده آنها می باشد. به منظور انجام این مطالعه توصیفی تحلیلی، داده های 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برای دوره زمانی 1382 تا 1391 مورد تحلیل - قرار گرفت. از روشهای آمار توصیفی به منظور طبقه بندی پاسخ ها و از آمار استنباطی (مدل های رگرسیون بر اساس داده های ترکیبی )به منظور بررسی فرضیه تحقیق استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه معناداری میان رویکردهای دستکاری فعالیت های واقعی و اقلام تعهدی با هزینه های نسبی (کیفیت حسابرسی، انعطاف پذیری حسابداری) آنها مبتنی بر یک رابطه جایگزینی می باشد. اما سلامت مالی، سهم بازار، مالکیت نهادی و ترتیب زمانی در انتخاب رویکردهای مدیریت سود طبق فرضیه های تحقیق، مورد تایید قرار نگرفت. به عبارت دیگر فرضیه دوم تحقیق، یا سطح مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی و دستکاری فعالیت های واقعی با زمان بندی این رویکردها رد می شود

Keywords:

مدیریت سود , دستکاری فعالیت های واقعی , مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی , توازن بین رویکرد های مدیریت سود