معصومه ریحانی شیروان - دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد، -گروه مدیریت آموزشی، بجنورد، ایران
حسینعلی بهرام زاده - استادیار گروه مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد، بجنورد، ایران
محبوبه سلیمان پور عمران - استادیار گروه مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد، بجنورد، ایران

امروزه مساله تعارض جزیی لاینفک و اجتنابناپذیر از زندگی سازمانی قلمداد میشود که میتواند بر عملکرد سازمان اثرات ناگوار بگذارد بقا و رشد یک سازمان، وابسته به مواجهه با تعارضهاست، که عمدتا بدلیل ویژگی- های شخصیتی متفاوت بین افراد سازمانی، ایجاد میشود. آگاهی از تفاوتهای شخصیتی افراد یک سازمان میتواند مدیران ادارات و سازمانها را در حل بسیاری از مسایل یاری دهد. کاهش تعارضهای مخرب میتواند بهترین شرایط برای بقا را فراهم کند؛ بنابراین هدف، مدیریت تعارضها، از طریق مدیریت احساسات و هوش هیجانی می باشد. در این راستا،پژوهش حاضر از نوع مطالعه مروری میباشد که با استفاده از مطالعه کتابخانهای و مرور منابع پیشین و با ابزار فیشبرداری انجام شده است. در پژوهش حاضر، ضمن مروری بر نقش و اهمیت ابعاد هوش هیجانی و تاثیر آن بر میزان تعارض در سازمان، در ابتدا مبانی تئوریک و جنبههای معمولی و متداول ابعاد هوش هیجانی و تعارض سازمانی مطرح و در ادامه به هوش هیجانی در سازمان، مدل های هوش هیجانی، تعارض و سازمان، مقایسه دیدگاه های مکاتب مدیریت نسبت به تعارض، مراحل تعارض، ریشه های ارتباطی تعارض، علل ساختاری تعارض و در نهایت مدیریت تعارض و استراتژی های آن مورد تحلیل وبررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که در راستای شناخت، کنترل و هدفمندکردن هیجانات، مدیریت هیجانی بتواند شکل تکامل یافتهای از توجه به انسان در سازمانها و ابزاری نوین و شایسته در دستان مدیران سازمانها برای هدایت کارکنان می باشد و مدیران برخوردار از هوش هیجانی، رهبرانی موثرتری خواهند بود که اهداف را با حداکثر بهره وری، رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق میسازند.

هوش هیجانی، مدیریت تعارض، سازمان، رهبری