تاثیر فرهنگ وهنر بر روی اقوام کهن ، باورها و دانسته ها

به کمک هنر هر قوم چه ایرانی و چه غیر ایرانی می توان به میزان بسیار به جهان بینی آنان پی برد . زیرا نزد اقوام کهن باورهای دینی واسطوره ای به هیچ وجه از یکدیگر جدا نیستند و حتی باستان شناسان با مقایسه اشکال ، تندیس ها ، نمادها ، و نقش های اساطیری دین اقوام کهن را از یکدیگر باز می شناسند و آن ها را تمیزمی دهند برخی اوقات ریشه شناسی نام ها یا مشاهده وظایف مشترک خدایان نزد اقوام مختلف سبب بازشناسی آنها می شود و حتی در راستای رمز پردازی در میان اقوام کهن ، بر اثر مهاجرت نمادها و اسطوره ها در طی جنگ ها و مهاجرت ها ، می توان به کیهان شناختی آنان پی برد . وقتی انسان ها با نقشه ها و آرمان های گوناگون در شرایط مادی و مناسبات اجتماعی نایکسان به تولید نعمت های مادی و ثروت اجتماعی می پردازند ، آنگاه به نتایج و دستاوردهای مختلفی می رسند که به نوبه خود کیفیت های تازه ای را ببار می آورند که زمینه مادی و معنی بنیه اقتصادی و نظامی تازه ای می گردند . آن ملل و اقوامی که ازین کیفیت هابر خوردارند ، آنها را دیر یا زود در خدمت گسترش و تعرض سیاسی و نظامی خود می گیرند . این است آن نیروی مرموزی که قدرت های سترگ دیروز را از مقام اولویت انداخته و قدرت های مترقی کم توان ولی تازه نقس را به مسند عظمت می رساند . وقتی مردمی تحت شرایط زندگی ویژه خود و فرهنگ آرمانی گذشته روی جنبه معنوی زندگی تاکید بیشتر کنند ، بی گمان این امر در بینش و اندیشه و کردار انسان جا باز کرده و رنگ جهان بینی به خود می گیرد و این به نوبه خود روی منش و عمل آینده انسان نیز بی تاثیر نمی ماند . دلبستگی به وجه آرمانی زندگی و خرسندی جوئی در آن یکی از گزینه های بینش و تمدن ایرانیان در صدر تاریخ بوده است.

Keywords:

هنر , اقوام , اقتصاد , جهان بینی , آرمان , ریشه شناسی