شهریار نصرتی - داشجوی دکترای جغرافیای سیاسی واحد علوم و تحقیقات تهران
شهناز بازدار - دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی واحد علوم و تحقیقات تهران

جهانی شدن به مثابه روندی فراگیر،کلیه ی ابعاد زندگی فردی و گروهی بشر را در گستره ی اقتصاد، سیاست، فرهنگ و غیره متأثر ساخته است،بعد از جنگ جهانی دوم این پدیده با رویکردهای متفاوت و گاه متضادی نگریسته شده است و تمام جنبه های زندگی بشر امروزی را در برگرفته است. برخی معتقدند که این فرایند به شیوه ای متناقض پیش می رود چرا که با تضعیف کردن هویتهای ملی، واکنشهایی در دو مسیر به جریان می افتد، از یک سو میل به فرا رفتن از خود و جهانی شدن دارد و از سوی دیگر تمایل به محدود شدن و محلی شدن دارد.جامعه ی ایرانی واقوام ایرانی بدلیل ساختار قومی وعناصرفرهنگی منحصربه فرد،بیش ازپیش تحت تأثیراین فرایند می باشند.قوم تالش همچون دیگر اقوام ایرانی دردنیای کنونی،جهانی شدن را تجربه می کند وتحت تأثیرآن، عناصرفرهنگی این قوم دچارتحول می گردد. پژوهش حاضر،ضمن بررسی عناصرفرهنگی تالش درمسیرجهانی شدن،بارویکرد علمی وبهره گیری از روش ترکیبی (توصیفی – تحلیلی وپیمایشی)مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای،درپی پاسخ به این سوال است که باتوجه به شرایط کنونی وتأثیرپذیری عناصرفرهنگی قوم تالش درعصرجهانی شدن، مهمترین راهبردها جهت برون رفت از این ناسازگاری وتطبیق باشرایط موجود کدامند؟دراین راستا 3نقطه ی قوت، 3نقطه ی ضعف، 3فرصت و3تهدید عمده با استفاده از تکنیک SWOT شناسایی گردیده ودر نهایت بانظر خبرگان وصاحب نظران اهل فن،باتوجه به اهمیت وزنی هرکدام ازعوامل، 8 راهبرد مناسب وکاربردی ارائه می گردد

جهانی شدن،فرهنگ،قوم تالش،SWOT