سجاد کرمی - دانشجوی کار شناسی ارشد روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر
یوسف دهقانی - استادیار گروه روانشناسی دانشگاه خلیج فارس
مهدی سعادتی زاده - کارشناس ارشد مدیریت اجرای،دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج

طلاق یک معضل اجتماعی است که افراد درگیر را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. طلاق نه تنها سبب گسیختن پیوند های زناشوییمی شود، بلکه غالبا سبب از هم پاشیدگی روابط بین والدین و کودکان نیز می گردد. یکی اثرات آن سوء، اختلال در کارکرد سالمخانواده به عنوان مهد پرورش فرزندان می باشد. فرزندان در گسستن پیوند زناشویی بیشتر از سایر افراد خانواده آسیب می بینند. هدفپژوهش حاضر بررسی رابطه عزت نفس و سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی کودکان طلاق و کودکان عادی می باشد. جامعه آماریاین تحقیق را کودکان طلاق و کودکان عادی در سال 39 درشهرستان کهگیلویه تشکیل می دهند ابزارهای این پژوهش شامل دو نوعپرسشنامه است که شامل: پرسشنامه عزت نفس شامل سه مقیاس عملکرد تحصیلی و ارزیابی اجتماعی و ارزیابی ظاهری پرسشنامهاستاندارد سلامت عمومی گلدبرگ (1972) استفاده شد . برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده و از t مستقل وهمبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق مشاهده شد که نمره سلامت روانی در کودکان عادی بیشتراز کودکان طلاق است بدین معنی که والدین کودکان عادی از سلامت روانی بیشتری برخوردارند و همچنین از لحاظ عزت نفس بینوالدین کودکان طلاق و عادی مشاهده نشد و مشحص شد که نمره بهزیستی روانشناختی در بین والدین کودکان عادی بیشتر از والدینکودکان طلاق می باشد بدین معنی بهزیستی روانشناختی بیشتری دارند.

طلاق ، سلامت روان :عزت نفس، بهزیستی روانشناختی