جعفر شریفی - کارشناس ارشد آموزش و پرورش کودکان استثنایی، دانشگاه علوم و تحقیقات واحد آذربایجان غربی
مریم شهبازی - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه علامه طباطبایی

تولد و حضور کودکی با ناتوانی ذهنی در هر خانوادهای میتواند رویدادی نامطلوب و چالشزا تلقی شود که احتمالا تنیدگی،سرخوردگی، احساس غم و نومیدی را به دنبال خواهد داشت. لذا هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش صبر بر درتنظیم هیجانی مادران کودکان ناتوان ذهنی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیهی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی تحت حمایت سازمان بهزیستی شهر ارومیه میباشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای تعداد 03 نفر از آنها به صورت تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل قرار گرفتند؛ آموزش صبر به عنوان مداخله در گروه آزمایشی اجرا شد و گروه کنترل مداخلهی خاصی دریافت نکرد. روش تحقق، نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل میباشد. ابزاراندازه گیری در این پژوهش شامل مقیاس دشوار در تنظیم هیجانDERS میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار و در آمار استنباطی از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش صبر بر تنظیم هیجانی مادران کودکان ناتوان ذهنی تأثیر معناداری دارد. بنابراین آموزش صبر میتواند به عنوان یک مداخله در جهت کمک به تنظیم هیجانی در مادران دارای کودک ناتوان ذهنی نقش مهمی ایفا کند

آموزش صبر، تنظیم هیجان، ناتوان ذهنی