صباح الدین مفاخری - کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی، دانشگاه خوارزمی تهران
مظهر بابایی - دکتری فلسفه ، دانشگاه پیام نور سنندج

با رشد سریع شهرنشینی که در کشورهای در حال توسعه مثل ایران وجود دارد، امید زیادی نمیرود که موضوع ترافیک به آسانی حل شود. چون هنوز هجوم زیاد به شهرها و توسعه کالبدی آنها وجود دارد. تغییرات انجام شده در جامعه، متأثر ازصنعتیشدن، شهریشدن و مهاجرت، موجب ناتوانی در درونیکردن هنجارها و سختی در یادگیری و بهکارگیری آنهاست. چون هدف هر نهاد، برآوردن نیازهای اجتماعی است و رفع نیازها براساس یک سری هنجارها، ارزشها و الگوهای رفتاریسازمانیافته است، اگر در این هنجارها تزلزل ایجاد شود، نهادها قادر به دستیابی به اهداف خود نمیباشند و درنتیجهبیسازمانی اجتماعی بهوجود میآید. پس بیسازمانی اجتماعی ناشی از تزلزل و شکستن نظام هنجاری و ارزشی است. کلوآرد واوهلین به عامل ساخت اجتماعی توجه دارند و معتقدند که ساخت اجتماعی مناسب برای فعالیتهای بزهکارانه در مناطقی پدید میآید که بین صاحبان ارزشهای ضدبزهکاری و دارندگان ارزشهای بزهکاری، سازگاری پایدار پدید آید. این ضعف فرهنگی در کنار رشد جنبههای منفی فردگرایی یعنی انزوا و خودخواهی، منجر به گسترش و مقبولیت تخلفات رانندگی، در بین شهروندان شده و در مواردی همکاری و هماهنگی رانندگان در زمینه انجام تخلف و یا تذکر در راستای عدم انجام تخلف به دلیل حضور پلیس در محل، مشاهده میشود. این موارد نشان از واماندگی فرهنگی در زمینه ترافیک و مقررات ترافیکی در بین شهروندان میباشد

ترافیک شهری ، رانندگی تهاجمی ، ساخت اجتماعی