یاسر حبیبی - دانشجوی ارشد روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی ،اردبیل، ایران
نیلوفر میکائیلی - دکترای تخصصی روانشناسی، دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی ،اردبیل، ایران
وحید فلاحی - دانشجوی ارشد روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی ،اردبیل، ایران
آسیه صفایی - کارشناس روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشگاه گیلان ، رشت، ایران

بیماری مولتیپل اسکلروز یک بیماری مزمن و التهابی مخرب است که یکی از اصلی ترین پیامد های آن کاهش کیفیت زندگی بیماران است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ادراک بیماری و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینیکیفیت زندگی بیماران MS بود. روش: روش مورد استفاده توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به - MS بودند که جهت اخذ خدمات درمانی در نیمه ی اول سال 3131 به بهزیستی شهر اردبیل مراجعه کرده و تشکیل پرونده داده بودند. از این جامعه به حجم 06 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات پرسش نامه های حمایت اجتماعیادراک شده، ادراک بیماریو مقیاس سنجش کیفیتزندگی بیماران مولیتیپل اسکلروزیس به کار گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز علاوه بر آمار توصیفی از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بر روی نرم افزار SPSS -16 استفادهشد. یافته ها: نتایج نشان داد خط زمانی دوره ای و کنترل درمان از مولفه های ادراک بیماری دارای ارتباطی معنادار با کیفیت زندگی می باشد) 63 p (. همچنین بین تمام مولفه های حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی رابطه معنی دار مشاهده شد) 63 p (. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد از بین تمام خرده مقیاس های مستقل در پژوهش حاضر، تنها کنترل درمان از ادارک بیماری قادر به پیش بینی معنادار کیفیت زندگی بود. در کل 0/23 درصد ازکل واریانس کیفیت زندگی توسط ادراک بیماری و حمایت اجتماعی ادراک شده تبیین می شود) 60 p .)نتایج: نتایج این پژوهش از نقش ادراک بیماری و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران MS حمایت می کند. لذا شناسایی عوامل زمینه ای و سبب ساز در حفظ و ارتقای وضعیت سلامت و بهبود کیفیت زندگی در این گروه از بیماران مزمن ضروری به نظر می رسد.

ادراک بیماری، حمایت اجتماعی ادراک شده، کیفیت زندگی، مولتیپل اسکلروز