CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

سمفونی ارسی

عنوان مقاله: سمفونی ارسی
شناسه ملی مقاله: ICICA01_0433
منتشر شده در کنفرانس بین المللی عمران ، معماری و زیرساخت های شهری در سال 1394
مشخصات نویسندگان مقاله:

هیمن صابری - دانشجوی کارشناسی معماری پیام نور مرکز سنندج
البرز داودی - عضو هیئت علمی رشته معماری دانشگاه پیام نور

خلاصه مقاله:
هنر عبارت است از ساخت و پرداخت اشیاء بر وفق طبیعتشان، که خود حاوی زیبایی بالقوه است، زیرا زیبایی از خداوند نشأت می گیرد، و هنرمند فقط باید بدین بسنده کند که زیبایی را بر آفتاب اندازد و عیان سازد. هنر بر وفق کلی ترین بینش اسلامی از هنر، فقط روشی برای شرافت روحانی دادن به ماده است.[ 1] ارسی نیز این روال را در بر گرفته است باهندسه ای ابدی همراه با تکرار الگوهای حیات؛ تکراری در ژرفای معنا که انسان را به حضور می طلبد، در فرآیندی از وحدت به کثرت هنری ستودنی خلق می کند. هندسه ژرفایی دارد به درازای هستی(حیات) بی گمان هندسه ارسی بری از این ویژگی ها نیست. آنجا که از نقطه ای شروع و حجمی بی کران از فضا را در بر می گیرد و صدای نور را می نوازد وآن را به عرصه ی فضا تقدیم می کند. ارسی نه تنها الگویی زنده است بلکه مانند خورشید حضور خود را به فضا ارزانی می دارد و به فضا جان می بخشد. الگویی ابدی با ساختاری از مراکز نیرومند و زنده که سراسر حیات است. انسان سنتی هر الگویی را به مانند طبیعت زنده دارای حیات می ساخت با تمام ویژگی های یک ساختار زنده و در فرآیندی درست و بینقص. اینجا حرف از ارسی است که آیا الگویی صرفاً تزئینی بوده و یا صرفا عملکردی و یا الگویی است دارای حیات؟ حیاتی که کریستوفر الکساندر برای آن پانزده خصلت بنیادی تعیین کرده است. در این پژوهش با مطالعه موردی یکی از بهترین ارسی های شهر ارسی(سنندج) - عمارت سالار سعید- به روش تحلیلی- تفصیلی به بررسی آفرینش ساختار ارسی و همچنین حیات این الگوی معماری ایرانی طبق نظریه ی کریستوفر الکساندر می پردازیم.

کلمات کلیدی:
هنر، هندسه، ارسی، پانزده خصلت بنیادی، فرآیند ساختار، حیات

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/447675/