فاطمه محمدی

این مقاله به برریس نظام عاطفی گفتمان درشعرقاصدک ازمهدی اخوان ثالث پرداخته است دیدگاه گفتمانی با رویکرد نشانه - معنایی بسیار درآن دخیل اند دراین غزل نوع موضوع گفتمانی که به دلیل پویایی ما را بانوعی جهت گیری گفتمانی بسط روابط وتعامل بین نیروهای همسو یا ناهمسومواجه می سازد دارای اهمیت بسیار است گفتمان ادبی جریانی سیال است که تولید معنا درآن به دلیل تعامل دوگونه شناختتی و عاطفی درآن است که فرایند تنشی گفتمان باعث عدم قطعیت معنا و سیرتکاملی آن میشود این شکل گیری تابع نوعی حضورنشانه - معناشناختی است هدف ما دراین مقاله بررسی شعرقاصدک ازنظر سازوکار تولید و دریافت معنا با تکیه برشرایط پیوستار و گسست گفتمانی و تاثیرگذاری آن دردرک مفهوم شعربوده است فضای تنشی محلی برای بروز احساسات درگفتمان است ازاین رو مارویکردهایی چون روند شکل گیری معنا شاخصها انفصال و اتصال گفتمانی تاثیر افعال دورنماسازی و گونه القا رابرای نشان دادن عمق عاطفه درشعر بررسی کرده ایم به این ترتیب گونه های تقابلی شناخته شده و دخیل درتولید معنا به گونه هایی سیال و ناپایدار تغییر می یابند

اخوان ثالث ، قاصدک ، گفتمان ، نشانه - معناشناسی ، نظام عاطفی