علی عطافر - هیئت علمی گروه مدیریت دانشگاه اصفهان
سیدمحسن زارع - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، دانشگاه اصفهان

امروزه مدیران با واژه های جدید ومبهمی در ادبیات مدیریت مواجه می باشند. تبیین این واژه ها می تواند در شناخت و بهره گیری از این مباحث سودمند باشد. مدیران و سازمانها برای ماندن در عرصه رقابت، پیشی گرفتن از رقبا و انطباق خود با شرایط متغیر محیط نیاز دارند تا با این مباحث و رویکردها آشنا شوند. از جمله این واژه های نوین در مدیریت تفکر استراتژیک می باشد . تفکر استراتژیک راهی برای شناخت، دیدن و ساختن آینده فراهم می آورد. در واقع تفکر استراتژیک نوعی پیش واکنش است و باعث بروز تغییرات میشود. تفکر استراتژیک نیاز دارد تا در دو سطح مورد توجه قرار گیرد اما این سطوح به یکدیگر وابسته و مرتبط می باشند . این مقاله ضمن توصیف مشروح و مفصل تفکر استراتژیک، عناصر اصلی تشکیل دهنده وچگونگی تاثیر انها را بررسی کرده و با ارائه یک چارچوب برای تفکر استراتژیک سطح خرد (افراد و گروه ها) و سطح کلان آن را با یکدیگر ادغام می کند. معرفی ابزاری برای بر انگیختن و توسعه تفکر استراتژیک تکمیل کننده این بحث خواهد بود. آیا با مطرح شدن تفکر استراتژیک برنامه ریزی استراتژیک کاربرد خود را از دست داده است؟ آیا تفکر استراتژیک می تواند جایگزینی مناسب برای برنامه ریزی استراتژیک باشد؟ و ایا می توان از دو رویکرد به صورت همزمان استفاده نمود؟ این مقاله این دو رویکرد رامورد بررسی قرار داده و ضمن تبیین ویژگی های هر کدام به مقایسه این دو رویکرد می پردازد. در ادامه رابطه بین برنامه ریزی استراتژیک و تفکر استراتژیک بیان شده و به الگوها و مدل ترکیبی این دو رویکرد اشاره می شود.

مدیریت استراتژیک ، تفکر استراتژیک ، برنامه ریزی استراتژیک