امیدرضا کرمی - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبایی

تاثیری که برخی تبلیغات کاندیداهای انتخاباتی، برند ها و محصولات بر ما دارند با اندازه گیری میزان توجه، کدگذاری و درگیری احساسی از جنبه احساسی و شناختی در حال ارزیابی است .فرضیه های استنباطی سنتی درباره رفتار مصرف کنده ممکن است نسبت به زمانی که به آنها باور بود کمتر قابل توضیح باشند و امروز قدرت کمتری داشته باشند. در این نوشته ما به بررسی ادبیات مرتبط با ابزار ها، روش ها و تکنیک های ویژهء بازاریابی عصبی از طریق مطالعه کتاب خانه ای وگردآوری اطلاعات از منابع اولیه می پردازیم. با توجه به اینکه بازاریابی عصبی مجموعه ای از تکنیک ها و روش های خاص علوم عصب شناسی را به کاربرده است، بازرایابی عصبی یا همان علم عصب شناسی مصرف کننده، در حال عبور از ابزارهای خاص بازاریابی از قبیل گروه کانون، مشاهده، پرس وجوء مستقیم و مصاحبه به سمت مجموعه ای از ابزارها است که هم فعالیت الکتریکی مغز و هم فعالیت متابولیک (سوخت و ساز) آن را ثبت و ضبط می کند. کاربرد بازاریابی عصبی که از طریق عملی اثبات شده ظرفیت بنیادی تغییر چگونگی طراحی، ارتقا، قیمت گذاری و بسته بندی محصولات را دارد. هچنین درنهایت به مرور برنامه های تصویرسازی تشدید مغناطیسی کاربردی وسایر تکنیک های تصویربرداری عصبی دربازاریابی و تبلیغات در جهت ارائه تعدادی ملاحظات روش شناختی وآماری (fMRI) در مطالعات رفتارشناسی مصرف کننده ها که مرتبط به بازاریابی است در نظرگرفته fMRI می پردازیم که باید هنگام به کاربردن شود.

بازاریابی عصبی، بازاریابی، تکنیک های بازاریابی عصبی، حوزه های کاربردی بازاریابی عصبی