سیدمحمدعلی فقیه موسوی - کارشناس ارشدMBAدانشگاه گیلان،ایران
فاطمه مکارمی - کارشناس ارشدMBAدانشگاه گیلان،ایران

انسان موجودی است که برای بقا نیازمند ارضاء نیازهای خود است و در این راستا علم بازاریابی نقش مهم وشایستهای در شناسایی این نیاز و بررسی رفتار او ایفا میکند .کلیه انسانها در زندگی خویش و با توجه بهترجیحات متفاوتی که در ارضاء نیازهای خویش دارند اقدام به خرید کالاهای موردنیاز خود مینمای د. امروزه سازمان ها باید با درک شرایط متغیر محیطی و توجه به موضوعات زیست محیطی به ادامه فعالیت بپردازند واین میسر نخواهد شد مگر با سرلوحه قرار دادن مدیریت و تفکر استراتژیک. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تفکر استراتزیک بر ترجیح برند است. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارشناسان فروش کالاهای مصرفی است و نمونه ای متشکل از 200 کارشناس و به روش تصادفی ساده جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از روش های آماری، ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که میان تغیر های پژوهش رابطه معناداری وجود دارد

تفکر استراتزیک، ترجیح برند، همبستگی پیرسون ، مدلسازی معادلات ساختاری