شکوفه نبی زاده - دانشجوی کارشناسی مدیریت جهانگردی،دانشگاه بم،
سارا شعبانی - دانشجوی کارشناسی مدیریت جهانگردی،دانشگاه بم،
مرتضی بذرافشان - عضو هیات علمی دانشکده بم،

کارآفرینی فرآیندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای تازه و با بسیج منابع، مبادرت به ایجاد پیشه و کار و شرکتهای نو و سازمانهای جدید،نوآوری و رشد یابنده، میکند. این فرآیند که مستلزم پذیرش خطرو ریسک است، منجر به عرضهی محصول و یا خدمت تازه به جامعه میشود. از دههی 1891 گرایش به کارآفرینی برای کاهش بیکاری رو به فزونی نهاده است زیرا با گسترش کارآفرینی فرصتهای اقتصادی و کسب و کارهای تازه پدید آمدهاست. با توجه به محدود بودن دامنهی سرمایهگذاری از سوی دولت، خود اشتغالی وافزایش کارآفرینی اگر نگوییم تنها راه پیش رو است دست کم یکی از مهمترین راهحلهای معضل بیکاری است. زنان که بیش از 98 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و بیش از 11 درصد آنها از نظر اقتصادی فعال میباشند، می توانند به عنوان زنان کارآفرین در چرخهیاقتصادی کشور تاثیر به سزایی داشته باشند. با توجه به توانمندیهای ایران در زمینهی صنایع دستی و کم توجهی به سرمایه گذاری دراین بخش، با برنامهریزی اصولی و توجه کاربردی، این بخش میتواند به عنوان بهترین گزینه برای ایجاد اشتغال توسط زنان کارآفرین مورد توجه قرار گیرد. طبق نتایج بدست آمده و با توجه به اینکه صنایع دستی، حاصل ذوقهنری بشر است و نمیتوان در بازاریابی آن و مواجه با مشتریان، مانند محصولات صنعتی که حاصل یک فرآیند تولید انبوه و ساخت ماشین است، عمل نمود در این مقاله تلاش شده است که با تعریف کارآفرینی و نقش خلاقیت زنانکارآفرین و ارتباط آن دو با آمیختههای بازاریابی در صنایع دستی مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای صورت گرفته است

زنان کارآفرین، خلاقیت، بازاریابی، صنایع دستی