فروغ زارع دریسی - دانشجوی کارشناسی ارشد بهداشت حرفه ای، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران.
لیلا رستگار - کارشناس بهداشت حرفه ای، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
ستار حسینی - کارشناس بهداشت حرفه ای، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
هادی دانشمندی - نویسنده مسئول- کارشناسی ارشد ارگونومی، گروه ارگونومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران

مقدمه: از بیشترین ظرفیت هوازی (VO(2)-max) می توان به منظور سنجش وضعیت قلبی- تنفسی افراد و به دنبال آن ایجاد تناسب فیزیولوژیک بین کار و کارگر استفاده نمود. این مطالعه با هدف تعیین همبستگی بین دو روش آستراند و ACSM در برآورد بیشترین ظرفیت هوازی و تعیین عوامل مؤثر بر آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز، صورت پذیرفت. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 104 نفر(54 مرد و 50 زن) از دانشجویان به صورت داوطلبانه شرکت نمودند (18 تا 28 سال). افراد به وسیله آزمون پله (پروتکل آستراند و ACSM) مورد ارزیابی قرارگرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای بود که از بخش های مجزا شامل ویژگی های دموگرافیک (سن، جنس و...) ویژگی های آنترویومتریک (قد، وزن و BMI) و فیزیولوژیک (VO(2)-max) تشکیل شده بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بیشترین ظرفیت هوازی براوردشده از طریق پروتکل آستراند و ACSM به ترتیب (±0/825)3/21؛ (0/707±)3/13 لیتر در دقیقه می باشد. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که همبستگی میان بیشترین ظرفیت هوازی بر اوردشده از طریق دو پروتکل آستراند و ACSM بالادست (r=0/958). همچنین بین بیشترین ظرفیت هوازی براوردشده (پروتکل آستراند و ACSM) با وزن، قد، BMI و تعداد ساعات ورزش در هفته ارتباط معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: بین دو روش براورد بیشترین ظرفیت هوازی (پروتکل آستراند وACSM) همبستگی بالایی وجود داشت. از متغیرهایی همچون وزن، قدر، BMI و تعداد ساعات ورزش در هفته می توان به عنوان عوامل مؤثر نامبرد.

؛VO2-max، پروتکل آستراند، پروتکل ACSM