ابراهیم خدایار - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
صابر امامی - استادیار گروه نمایش، دانشگاه هنر، تهران، ایران

یافتن وجوه مشترک میان اسطوره های اقوام هم ریشه، امری بدیهی است. این مقاله اسطوره آرش را ازادبیات باستانی ایران با فیلوکتتس 1 از ادبیات باستانی یونان مقایسه می کند. براساس این اسطوره ها، قهرمان هر دو داستان با پرتاب تیری، به دو جنگ فرسایشی نسبتاً طولانی مدت در برابر دشمنانشان پایان می بخشند؛ بدین معنی تا زمانی که تیر و کمان آرش به کار نمی افتد، جنگ و گریز بی فرجام دوازده ساله ایران و توران به سرداری منوچهر و افراسیاب به سرانجام نمی رسد و تا وقتی که تیر و کمان فیلوکتتس به میداننمی آید، نبرد ده ساله یونانیان برای تسخیر تروا 2 پایان نمی پذیرد. نویسندگان در این تطبیق، با توجه به نوع » اسطوره شناسی تطبیقی 3، شباهت های دو روایت را در دو بخش ساختاری و معنایی ذیل نه محورسلاح دو قهرمان و ارتباط آن با نیروهای مافوق بشری، دخالت خدایان در پرتاب تیر، ارتباط دو قهرمان باامر قدسی و پیوند آن دو با مکان های مقدس، فرجام کار قهرمانان از منظر مینوی، پایان دادن به دو جنگ و تفاوت های ساختاری « فرسایشی، نقش محاصره در دو داستان و تأثیر اسطوره ها بر ادبیات پس از خودمکان، زمان و ویژگی های آن، قالب روایت، انگیزه قهرمانان، ارزش های » و معنایی آن دو را ذیل هفت محور بررسی می کنند. نتایج ،« ملی، پایان کار دو نبرد و تفاوت در پایان کار قهرمانان از لحاظ مرگ و زندگی بررسی، خویشاوندی و تجربه های مشترک اقوام هم خانواده هندو اروپایی را، که در حماسه ها و قصه های آن ها تجلی یافته است، نشان می دهند.

اسطوره شناسی تطبیقی، ادبیات باستانی ایران، ادبیات باستانی یونان، آرش کمانگیر، فیلوکتتس