CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

کاربست نظریه آلوده انگاری کریستوابر شعر «دلم برای باغچه می سوزد» فروغ فرخزاد

عنوان مقاله: کاربست نظریه آلوده انگاری کریستوابر شعر «دلم برای باغچه می سوزد» فروغ فرخزاد
شناسه ملی مقاله: JR_LRR-5-1_001
منتشر شده در شماره ۱ دوره ۵ فصل فروردین و اردیبهشت در سال 1392
مشخصات نویسندگان مقاله:

ابراهیم سلیمی کوچی - استادیار زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه اصفهان، ایران
فاطمه سکوت جهرمی - دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه اصفهان، ایران

خلاصه مقاله:
ژولیا کریستوا با تکیه بر همگراییها و همپیوندیهای دو حوزهٔ زبان شناسی و روانکاوی، نظریات نوینی در باب تحلیل متون ادبی ارائه کرده است. او در نظریهٔ «آلوده انگاری» که بر آمده از کنکاش های پساساختارگرایانهٔ اوست، بر این عقیده است که آفرینشگر ادبی به مثابه فاعل سخنگو از خلال زبانی شاعرانه و نشانهای از نابسامانیهای جهان پیرامون خود اعلام برائت می کند و سپس برای تطهیر خویش و جامعهٔ پیرامون از آلودگی ها، به جستوجوی راه حل روی می آورد. کریستوا امکان کاری است این نظریه را به ادبیات اروپایی با مثالهای فراوانی مورد بررسی قرار داده است. ما در این مقاله برای مطالعهٔ موردی کاربست ابزارهای تحلیلی نظریهٔ آلوده انگاری بر ادبیات فارسی، شعر «دلم برای باغچه می سوزاد» فروغ فرخزاد را انتخاب کردهایم و دو هدف کارکردی عمده رامورد توجه قرار دادهایم: نخست چشم اندازی جامع از آنچه امروز تحت عنوان «نظریهٔ آلوده انگاری» کریستوا مطرح می شود را ارائه می کنیم و سپس با تکیه بر مبانی و ابزارهای واکاوانهٔ نظریهٔ آلوده انگاری، امکان تأویل پذیری و خوانش های بدیع از این شعر فرخزاد را به بوتهٔ آزمون میآوریم و در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که آیا امکان کار بست چنین رویکردی در خوانش اشعار فروغ فرخزاد و دیگر شاعران معاصر فارسی وجود دارد یا نه؟

کلمات کلیدی:
کریستوا، نظریهٔ آلوده انگاری، خوانش شعر، فروغ فرخزاد، شعر معاصر فارسی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/489702/