سطح مهارت تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان آمل و ارتباط آن با سبک یادگیری ترجیحی

در دنیای امروز پرورش افرادی با مهارت تفکر انتقادی حائز اهمیت است. بنابراین ما در این مطالعه بر آن شدیم تا به بررسی سطح مهارت تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان آمل و ارتباط آن با سبک یادگیری ترجیحی بپردازیم. این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است که بین 58 دانشجوی دبیری دانشگاه فرهنگیان آمل صورت گرفته است. ابزار مورد استفاده در این مطالعه پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا ب و پرسشنامه سبک های یادگیری کلب بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین نمره تفکر انتقادی دانشجویان 2/82±9/39 بوده است. از بین سبک های یادگیری اکثر دانشجویان به ترتیب دارای سبک یادگیری واگرا، جذب کننده، همگرا و انطباقی بوده اند P>0/05 . اما بین تفکر انتقادی و سبک یادگیری ترجیحی دانشجویان ارتباط معناداری وجود نداشته است. اما بیشترین نمره تفکر انتقادی مربوط به سبک یادگیری جذب کننده و همگرا بوده است. با توجه به نتایج این مطالعه مبتنی بر پایین بودن سطح تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان آمل، میتوان بر لزوم بازنگری در استراتژی های آموزشی فعلی و استفاده بیشتر از استراتژی های فعال تدریس و توجه به سبک های یادگیری فراگیران جهت بهبود وضعیت تفکر انتقادی تأکید کرد. به خصوص دانشجویان امروز یا به عبارتی معلمان فردا را آماده نمود تا مهارت اندیشیدن در مورد مسائل، قضاوت و در نتیجه تفسیر، تجزیه و تحلیل و استنباط را یاد بگیرند

Keywords:

تفکر انتقادی , دانشجو , سبک یادگیری , دانشگاه