بررسی راطه بین طلاق والدین و بزهکاری دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1394

هرگاه بنیان عاطفی و اخلاقی خانواده سست گردد روی نظم خانواده (طلاق) تاثیر گذاشته و بزهکار نیز رخ می نماید.نظم و تعادل در خانواده رابطه معکوس با روند بزهکاری دارد. ان گاه که طلاق رو به فزونی می رود،کشمکش های درونی خانواده اوج می یابد و فرزندان در سنین نوجوانی به دور از نظر والدین در ورطه الامی چون اعتیاد، بزهکاری و... گرفتار می آیند. به هر حال روابط بین والدین و فرزند از هم پاشیدگی خانواده و فقدان نظم و تعادل در خانواده و سست شدن عقاید مذهبی و اخلاقی در بزهکاری نوجوانان نقش مهمی دارد. اگر ارزش یک نفر و ارزش های افرادی که بر اثر و تأثیر شدید دارند به جای حمایت از رفتار از رفتار غیر مجرمانه را رفتار تبهکارانه حمایت کنند، احتمالاً آن شخص مجرم خواهد شد و همبستگی و پیوستگی و ثبات ارکان خانواده کانون مناسبی را پدید می آورد تا افراد به صورت نسبتاً کاملی هنجارهای مقبول تعمیم یافته و ملک سازی و درونی کرده و به سهولت در عرضه اجتماعی و نقش های محول و محقق را به نحوی که از آن انتظار می رود به اجرا گذارند. خانواده گروه کوچکی است که ویژگی اساسی و غیرقابل تفکیک آن صمیمیت آن است اجتماعی کردن نسل آینده جزو بدیهی ترین و اساسی ترین وظایف خانواده است. در عین حال جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان دختر و پسر 15 تا 18 ساله دبیرستان دخترانه و پسرانه شهر تهران می باشد و نتیجه نشان داد بین طلاق والدین و اعتیاد و رشد اخلاقی و معنوی، در گرایش کودکان و نوجوانان به بزهکاری رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.

Keywords:

طلاق , بزهکاری , دانش آموزان , والدین , نظم خانواده