ناعمه عرب - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت دولتی گرایش تحول، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول
سهیلا مشکین - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت دولتی گرایش مالی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول
محسن ملک محمدی - استادیار و عضو هیئت علمی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول

زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند و دو سوم از کارهای انجام شده در جهان توسط آنان صورت می گیرد ، در حالی که تنها یک دهم درآمد جهانی به زنان تعلق دارد. در عرصه جهانی، زنان خلاق و نوآور به عنوان کارآفرین، منشأ تحولات بزرگی در جوامع به شمار می آیند. استعاره سقف شیشه ای، به مفهوم وجود موانعی نامرئی بر سر راه پیشرفت و ارتقای بانوان است. این پدیده برشدت بی عدالتی سازمانی افزوده، کیفیت فعالیت در حدود نیمی از جامعه سازمانی را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه بین سقف شیشه ای و خلاقیت زنان (در اداره کل راه و شهرسازی استان گلستان) می باشد. در این پژوهش روش تحقیق توصیفی پیمایشی از نوع تحلیل همبستگی به منظور بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری سقف شیشه ای می باشد. براساس چارچوب نظری این پژوهش عوامل ایجاد کننده سقف شیشه ای شامل کلیشه های جنسیت، تضاد کار-خانواده و ارزشگذاری به کار زنان می باشد که رابطه آنها با خلاقیت زنان مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان شاغل در اداره کل راه و شهرسازی استان گلستان می باشد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. به منظور جمع آوری داده های تحقیق از پرسشنامه بسته با طیف لیکرت استفاده شده است و جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار SPSS و آزمونهای ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون، آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر وجود رابطه معنادار بین کلیشه های جنسیت، تضاد کار- خانواده و ارزشگذاری به کار زنان با خلاقیت زنان می باشد.

سقف شیشه ای، خلاقیت، کلیشه های جنسیت، تضاد کار و خانواده، ارزشگذاری به کار زنان