CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

ارزیابی و مقایسه ی نقش مردم در دو نظریه ولایت مطلقه ی فقیه و وکالت فقیه

عنوان مقاله: ارزیابی و مقایسه ی نقش مردم در دو نظریه ولایت مطلقه ی فقیه و وکالت فقیه
شناسه ملی مقاله: ICPEEE01_1423
منتشر شده در اولین کنفرانس بین المللی حماسه سیاسی (با رویکردی بر تحولات خاورمیانه) و حماسه اقتصادی(با رویکردی بر مدیریت و حسابداری) در سال 1392
مشخصات نویسندگان مقاله:

سعید عبدالله یار - عضو هیات علمی گروه حقوق دانشگاه پیام نور
علیرضا مسیح پور - دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد رشته حقوق

خلاصه مقاله:
در تاریخ فقه و اندیشه های سیاسی، نظریات مختلفی دربارهی نوع و چگونگی حکومت و سیاست، مطرح شده است. نظریه ی ولایت مطلقه ی فقیه (یا ولایت عامه ی فقیه) و نظریه ی وکالت فقیه (یا وکالت حکیم) نیز از جمله این نظریات هستند. نظریهی ولایت مطلقه ی فقیه به معنای ولایت بر زعامت جامعه ی مسلمانان، از ابتدا مورد تأیید اکثریت فقها بوده است، در حالیکه نظریه ی وکالت فقیه، دارای سابقه ای کوتاه است که در عصر حاضر، از طرف برخی از محققین، در اندیشه ی سیاسی مطرح شده است. با مقایسه ی این دو نظریه می توان گفت که در نظریه ولایت مطلقه فقیه؛ مشروعیت الهی بلاواسطه و حق حاکمیت خداوند، سبب شده تا مردم در مرحله تحقق حکومت فاقد هرگونه نقش آفریننده باشند. اما در مرحله اعمال قدرت و حکومت دارای نقشی اساسی و تعیین کننده می باشند. در مقابل، مبنای اصلی نظریه ی وکالت فقیه، مشروعیت مردمی و حق حاکمیت مردم است. با این توضیح که در این نظریه، به این دلیل که مردم، مالکین مشاع سرزمین و محل زیست خود هستند، حق حاکمیت سرزمینی خویش را از طریق عقد وکالت، به شخص یا هیأتی واگذار می کنند تا محل زیست مزبور را برای همزیستی و بهزیستی مسالمت آمیز شهروندان، مدیریت کند. از این رو طبق این نظریه، چه در مرحله ایجاد حکومت و چه در مرحله اعمال قدرت، می توان برای مردم نقشی اصیل و اساسی قائل شد.

کلمات کلیدی:
ولایت مطلقه ی فقیه، وکالت فقیه، اعمال قدرت، حکومت

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/495646/