انقلاب اسلامی و تثبیت حاکمیت اسلام سیاسی فقاهتی (راستی آزمایی تحلیلی کرین برینتون)

بحث از پیامدهای سیاسی انقلاب ها یکی از مهمترین مسائلی است که در جامعه شناسی انقلاب دیده شده است. تا آنجا که به انقلاب ایران مربوط می شود با توجه به دگرگونی اساسی در ساختار قدرت، بحث از پیامدهای سیاسی انقلاب واجد اهمیت بیشتری است. با توجه به همین اهمیت پژوهش های متعددی تاکنون صورت گرفته تا نشان دهد چگونه از میان گروه ها و تفکرات متفاوتی که علیه رژیم پیشین دست به انقلاب زدند نیروه های اسلام گرا و بطور خاص از میان اسلام گرایان معتقدان به اسلام سیاسی فقاهتی توانستند حاکمیت سیاسی را در دست گیرند. هرچند تاکنون از زوایای گوناگون به این مسئله پرداخته شده، این پژوهش درصدد است تا از منظری جامعه شناسانه و البته در چارچوب مدل تحلیلی کرین برینتون پیرامون انقلابها به این مسئله بپردازد، در این چارچوب ضمن تشریح شرایط کنار رفتن میانه روها در انقلابها و روی کار آمدن نیروهای انقلابی و مصداق یابی آن در تحولات سیاسی- اجتماعی پس از انقلاب، به بررسی این مسئله پرداخته شده که آیا می توان مدل تحلیلی برینتون را در مورد انقلاب ایران بصورت عام و بطور خا برای تبیین تثبیت حاکمیت نیروهای اسلامگرا در ایران پس از انقلاب بکار برد؟