شناسایی و بررسی موانع پیاده سازی مدیریت دانش در زنجیره تأمین با استفاده از رویکرد تصمیمگیری چندمعیاره فازی مطالعه موردی:صنعت کاشی و سرامیک یزد

هدف از انجام این مقاله بررسی موانع پیادهسازی مدیریت دانش در زنجیره تأمین و اولویتبندی راه حل هایی برای غلبه بر موانع میباشد. با بررسیها و مطالعات انجام شده پنج مانع استراتژی، سازمانی،تکنولوژی، فرهنگی و فردی شناسایی شد که هرکدام از این موانع شامل معیارهایی است به صورت درخت تصمیم نشان داده شده است. پس ازآن برای بررسی و رفع این موانع 21 راهحل شناسایی و معرفیگردید. در این پژوهش از تکنیک AHP فازی برای تعیین وزن موانع و تکنیک VIKOR و ELECTRE فازی برای به دست آوردن رتبه نهایی راهحلهای پیادهسازی مدیریت دانش استفاده میشود. به علتاینکه نتایج حاصل از اجرای روشهای فوق در مواردی باهم همخوانی نداشت، برای رسیدن به یک اجماع کلی، از تکنیک ادغامی تحت عنوان روش کپ لند، استفاده نمودیم. جامعه آماری این پژوهشصنایع کاشی و سرامیک یزد میباشد. نتایج رتبه بندی حاصل از تکنیک کپلند، نشان داد که راهحلهای استفاده از سیستم IT برای انتشار دانش ، طراحی سیستم چند عاملی در جهت بهبود اطلاعات و بهاشتراک گذاری دانش در زنجیره تأمین و استفاده از وب معنایی برای به اشتراکگذاری دانش در زنجیره تأمین از مهم ترین راهحلهای پیادهسازی مدیریت دانش در زنجیره تأمین میباشد. صنعت کاشی و سرامیک یزد با در نظر گرفتن نتایج حاصل از این پژوهش میتواند به بررسی موانع و حل آن بپردازد.

Keywords:

مدیریت دانش , زنجیره تأمین , VIKOR-ELECTRE , کپ لند