CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

آثار حقوقی حاکم بر انواع مختلف جانشینی دولتها

عنوان مقاله: آثار حقوقی حاکم بر انواع مختلف جانشینی دولتها
شناسه ملی مقاله: LAWI01_084
منتشر شده در نخستین کنگره بین المللی جامع حقوق در سال 1394
مشخصات نویسندگان مقاله:

سعید دریایی بغدادآبادی - نویسنده مسئول: مربی عضو هیأت علمی، دکترای حقوق بین الملل، گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بافق
اباالفضل سلیمیان - کارشناس ارشد حقوق خصوصی، گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد.

خلاصه مقاله:
بدیهی است که وقوع پدیده جانشینی دولتها اثرات و نتایجی به بار خواهد آورد بدین صورت که به محض این که دولت جدیدی پا به عرصه وجود نهاد آن دولت از نظر حقوق بین الملل مثل سایر دولتها می تواند از کلیه حقوق و تعهدات مربوط به آن ها برخوردار شود. به علاوه ورود این دولت به عرصه حیات بین المللی موجب به وجود آمدن دو پدیده مهم می شود. یکی این که دولتهای دیگر می توانند آن را مورد شناسایی قرار دهند و دوم اینکه باید آن را به جامعه بین المللی ملحق نمود (بروز مسائل مربوط به جانشینی دولتها و متعاقباً حل آنها). در مورد پدیده اول یعنی شناسایی باید گفت که بدان معناست که کشوری وجود اوضاع و احوالی را تشخیص داده و می پذیرد که آن اوضاع و احوال برای او معتبر و قابل قبول است. موضوع شناسایی می تواند به رسمیت شناختن یک دولت جدید باشد که البته این شناسایی دولتها شرایطی دارد از جمله این که دولت جدید باید دارای استقلال، ثبات داخلی و قلمرو مشخص باشد. به هرحال در مورد شناسایی یا عدم شناسایی دولتهای جدید، حقوق بین الملل به دولتها این اجازه را داده که به هر نحوی که صلاح می دانند عمل کنند. در واقع، ملاحظات سیاسی اساس تصمیم گیری دولتها را در ارتباط با شناسایی دولت جدید تشکیل می دهد و دولتها در برخورد با این مسئله آزادی عمل زیادی دارند ولیک عمل آنها با محدودیتهایی نظیر منع شناسایی زودرس (شناسایی شورشیانی که هنوز کنترل موثر خود را بر سرزمین ادعایی اعمال نکرده اند)، منع بازپس گرفتن شناسایی، منع شناسایی دولتهای ایجاد شده به وسیله زور و منع شناسایی به دستور سازمان ملل متحد، مواجه است.شناسایی دولتهای جدید به دو نوع می تواند صورت گیرد یکی شناسایی قانونی یا دوژوره که زمانی صورت می گیرد که دولتی که اقدام به شناسایی می کند، وضعیت دولت مورد شناسایی را از هر حیث قانونی دانسته و واجد شرایط دولت بودن می داند و دیگری شناسایی عملی یا دو فاکتو که در مورد دولتهایی که شرایط قانونی آنها مورد تردید است انجام می پذیرد و صرفاً وجود شکلی آن دولت را مورد شناسایی قرار می دهد و در مورد قابلیت دوام و استمرار آنها تردید وجود دارد که پس از رفع تردیدها دولت جدید می تواند مورد شناسایی دو ژوره قرار گیرد. پدیده دیگر پس از به وجود آمدن مسئله جانشینی دولتها بررسی آثار و نتایج چنین پدیده ای بر دولتهای ذیربط و همچنین جامعه جهانی می باشد از جمله این که آیا حقوق و تعهدات دولت پیشین به دولت جانشین منتقل می شود؟ و اگر جواب مثبت است این عمل تا چه حدودی صورت می پذیرد؟ درکل، جانشینی دولتها چه آثار حقوقی به بار می آورد؟ اینها مسائلی بحث برانگیز بوده و به اشکال مختلف بروز می کنند.اثرات حقوقی ایجاد یک دولت جدید متفاوت از اثرات حقوقی گسترش و توسعه یک دولت موجود می باشد. علاوه بر این، آثار حقوقی جانشینی دولتها بر موضوعات مختلف نیز، متفاوت است و شامل مواردی نظیر معاهدات، اموال، اسناد، دیون و مطالبات خارجی دولت پیشین،حقوق عمومی، وضعیت تابعیت اشخاص حقیقی، نظامهای حقوقی، حقوق مکتسبه اشخاص، امتیازات، مسئولیت بین المللی دولت، عضویت آن دولت در سازمان های بین المللی و ... می شود.

کلمات کلیدی:
دولت، جانشینی، آثار حقوقی جانشینی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/502889/