حقوق بشر و لزوم تعیین میزان غرامت یکسان در جنایتهای جنگی، تروریستی و سوانح نظامی

توجه به حقوق بشر، ریشه در تاریخ دارد و متفکران بسیاری در آن اندیشیده اند، اما آنچه امروزه به عنوان حقوق بشر با گستره جهانی شناخته می شود، حقوق و آزادی هایی است که عمدتاً در اعلامیه جهانی حقوق بشر از آنها یادشده است. این اعلامیه بعد از جنگ جهانی دوم تدوین یافته و در سال ۱۹۴۸ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسیده است. پس از آن نیز دهها سند و تعداد زیادی نهاد منطقه ای و بین المللی درصدد توسعه و اجرای آن برآمده اند. این تلاش ها در شناسایی و رعایت حقوق و آزادی های بشر و بهبود وضعیت حقوق انسان در سطح جهانی بسیار ثمربخش بوده است؛ با وجود این، با دو چالش مهم روبه رو است: یکی برخوردهای سیاسی و استفاده ابزاری از اسناد و نهادهای حقوق بشر از سوی کشورهای قدرتمند است که به این وسیله تلاش می کنند کشورهای مخالف خود به ویژه کشورهای جهان سوم را سرکوب کنند؛ دیگر آن که اعلامیه جهانی حقوق بشر براساس مبانی و اصول نظری خاص که خاستگاه آن غرب است، تدوین یافته است و در صورت عدم پذیرش این اصول، بسیاری از حقوق و آزادی های آن نیز دچار تغییر و تحول می شود. نوشتار حاضر بدین منظور تدوین گردیده است. در این پژوهش ضمن بررسی تحول مفاهیم حقوق بشر، انسان مداری به عنوان مکتب فکری زیربنای حقوق بشر غرب تشریح، و ارتباط آن با اصول حاکم بر اسناد حقوق بشر تبیین می گردد. پس از آن وجوه همسانی و ناهمسانی حقوق بشر در نظام فکری مدرنیته بررسی می شود.

Keywords:

حقوق بشر , غرامت , جنایت جنگی , تروریسم , سانحه نظامی , حقوق بین الملل کیفری