داریوش مهدیزاده - کارشناس مهندسی عمران –کارشناسی ارشد مهندسی صنایع) سیستم ها(- دانشجوی دکتری مدیریت،موسسه جهاد توسعه

مدیران عالی در ستاد مرکزی شرکت های هولدینگ که اکثر درآمد و سود خود را از شرکت های فرعی بدست می آورندو بخش مهمی از دارائیهای شرکت آنان رادارائیهای شرکت های فرعی تشکیل می دهد، نه تنها مایل به اطمینان نسبت به تدوام نقش شرکت های فرعی در موفقیت کل شرکت هستند ، بلکه علاقمند به اعمال کنترل بر شرکتهای فرعی می باشند.با گسترده شدن سازمان، طراحی سیستم کنترل نقش مهمی را در موفقیت سازمان ایفاء می کند. افزایش پیچیدگی و تفاوت در ساختارها ، نیاز اساسی به فعالیت های هماهنگی و نظارت را افزایش می دهد. در شرکت های هولدینگ]که دارای فعالیت های متعدد و ساختارهای پیچیده می باشند[، ستاد مرکزی باید اطمینان حاصل کند که فعالیت های شرکتهای فرعی با اهداف و منافع شرکت مادر هماهنگی و همراستایی دارد. لذا رابطه بین ستاد مرکزی و شرکت های فرعی نیز از جنس رابطه موکل)اصیل( و نماینده است. در این حوزه نظریه نمایندگی رابطه بین اصیل)شرکت مادر( و نماینده)شرکت های فرعی( را به خوبی تشریح می نماید.کنترل استراتژیک، جزئی از الگوی جامع مدیریت استراتژیک است و به فرآیندهای رسمی و غیررسمی اطلاق میشود که سازمان را در ایجاد و حفظ پویایی آن یاری می بخشد. پویایی در بردارنده جهت،اثربخشی و هماهنگی استراتژیک است. موضوع کنترل استراتژیک، به خودی خود پیچیده است و این موضوع در شرکت های هولدینگ دارای پیچیدگی مضاعف می شود. از آنجا که در شرکت های هولدینگ، شرکت مادر از یک سو درسطح سازمانی بالاتر از شرکتهای فرعی در سلسله مراتب استراتژیک قرار دارد و از سوی دیگر مالکیت شرکت های فرعی را داراست، نظام کنترل استراتژیک و حاکمیت شرکتی آن دارای همپوشانی هایی خواهد بود

سازمانهای هولدینگ ، هماهنگی استراتژی ، نقاط مرجع استراتژیک 1، برنامه ریزی و اجرایاستراتژی ، کنترل استراتژیک