فرشته فتح الهی
منصور زارعی
کبری آزادی

امروزه دیگر سازمانهای بزرگ و پیچیدهای که دهه های قبل به وجود آمده بودند، کارساز نیستند و حکم دایناسورهایی را دارند که توان تطبیق خود با محیط را نداشتند و محکوم به فنا شدند. هوش معنوی برای حل مشکلات و مسائل مربوط به معنای زندگی و ارزش ها مورد استفاده قرار می گیرد و سؤال هایی همانند «آیا شغل من باعث تکامل من در زندگی می شود؟» و یا «آیا من در شادی و آرامش روانی مردم سهیم هستم؟» را در ذهن ایجاد می کند. هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین هوش معنوی و یادگیری سازمانی با لحاظ نمودن اخلاق کاری بین کارکنان استانداری ایلام می باشد. بدین منظور نمونه ای 213 نفره از کارکنان این سازمان انتخاب و پرسشنامه های مربوطه بین آنها توزیع گردید. بعد از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و توسط نرم افزار PLS انجام گردید. نتایج بیانگر این امر بود که هوش معنوی و اخلاق کاری به صورت مستقیم بر یادگیری سازمانی تأثیر مثبت دارند. همچنین هوش معنوی با لحاظ نمودن اخلاق کاری بر یادگیری سازمانی به صورت غیر مستقیم نیز تأثیر گذار است اما میزان آن کمتر از حالت مستقیم می باشد.

هوش معنوی، اخلاق کاری، یادگیری سازمانی، معادلات ساختاری