زهرا بیات - دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی

هدف از انجام این تحقیق عبارت بود از مقایسه میزان خود پنداری منفی میان دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی ناحیه ۳ آموزش پرورش کرج بدین منظور چهار فرضیه که اساس این پژوهش را تشکیل میداد ساخته شد که عبارتند از ۱- تفاوت میزان خود پنداری منفی میان دانش آموزان دختر و پسر. .۲-تفاوت خود پنداری منفی میان فرزندان اول و فرزندان آخر هر خانواده. ۳- تفاوت خود پنداری منفی میان دانش آموزان سن پایین و سن بالاتر در یک مقطع تحصیلی. ۴- تفاوت خود پنداری منفی میان فرزندان خانواده های پر جمعیت و کم جمعیت به منظور تحقق هدف فوق و ارزیابی فرضیه ها دو نمونه ۵۰ نفری از دانش آموزان دختر و پسر به صورت تصادفی انتخاب شد. این نمونه ها از میان ۱۰ مدرسه ابتدایی در ناحیه ۳ آموزشش و پرورش کرج برگزیده شد. پرسشنامه کارل راجرز بر روی آنان اجرا گردید و چون این پرسشنامه دارای چند سوال دروغ سنج بود تعداد ۵۵ نفر از دانش آموزانی که بیش از چهار سوال دروع سنج پاسخ مثبت داده بودند حذف و تنها ۴۵ نفر باقی ماند که این تعداد شامل ۲۵ دختر و ۲۰ پسر بود.

دانش آموزان ابتدایی. خود پنداری منفی. میزان شیوع