مهدی خوشباف طرقبه - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد

در این مقاله انسان از بعد ماهیت آزادی و اختیار مسئولیت خود آگاهی و انسان کامل از دیدگاه دو مکتب اگزیستانسیالیسم و اسلام بررسی شده است. اسلام انسان را موجودی دو بعدی با فطریات و سرشت مشترک و آزادی و اختیار در انتخاب سرنوشت خویش معرفی میکند اما مکتب اگزیستانسیالیست برای انسان هیچ گونه سرشت مشترکی قابل نیست و آن را مغایر با آزادی فردی میداند مکتب وجود گرا آزادی را حق انسان دانسته با داشتن همین آزادی او میتواند خود را آن طور که میخواهد بدون هیچ معیار خاصی تعیین کند و در نتیجه او فقط در مقابل خود مسئول است در حالی که مکتب اسلام آزادی را حق انسان میداند تا با انتخاب های خویش و بر اساس الگوی معرفی شده انسان کامل سرنوشت خود را تعیین کند و در نتیجه در مقابل خدا خود و خلق مسئول و پاسخگوست. مکتب اسلام به اجتماع توجه دارد و توجه به فرد در بطن جامعه است و با تک روی و خود محوری مخالف است. در حالی که اگزیستانسیالیست ها فرد گرا بوده تامین منافع فردی را اصل میدانند و در واقع فرد پرور هستند و به کل و منافع جمعی کمتر توجه دارند

اگزیستانسیالیست. اسلام . وجود گرا. آزادی. انتخاب . مسئولیت