فاطمه خبازی پور - شرکت سهامی برق منطقه ای خوزستان ایران
افشین قنبرزاده - دانشگاه شهید چمران اهواز ایران

امروزه مدیریت تقاضای از جمله تقاضای انرژی الکتریکی نقش مهمی در برنامه ریزی کشورها دارد و ازسوی دیگر، انرژی الکتریکی به عنوان یکی از عوامل تولیدی در کلیه بخش های اقتصاد به صورتمستقیم یا غیر مستقیم در فرایند تولید نقش دارد. طبق آمارهای رسمی، تقاضای جهانی انرژی بین سالهای 2002 - 2030 میلادی بیش از شصت درصد افزایش خواهد یافت. آلاینده های ناشی از احتراقو افزایش غلظت دی اکسید کربن در اتمسفر و پیامدهای آن، جهان را با تغییرات برگشت ناپذیر و تهدید آمیزی مواجه ساخته است. افزایش دمای کره زمین، تغییرات آب و هوا ، بالا آمدن سطح دریاها و درنهایت تشدید منازعات بین المللی از جمله این پیامدها محسوب می شوند که سیاست گذاران را به پیشنهاد موازین و سیاست هایی برای کنترل محیط زیست و پژوهشگران را به توسعه منابع با آلودگیکمتر و تجدید پذیری که توان بالقوه ای برای جانشینی با سیستم انرژی کنونی دارند ترغیب می کند. در این مقاله سعی شده است در گام اول، مدلی برای روند آتی تقاضای انرژی الکتریکی نیروگاههایحرارتی بدست آورد که بدنبال آن میتوان پیش بینی میزان مصرف آتی سوخت های مورد نیاز آنها را مورد بررسی قرارداد. روش شیکه عصبی و الگوریتم انبوهی ذرات بهمراه تحلیل آماری از جمله روش های نوین محاسباتی است که روند آتی تقاضای انرژی الکتریکی در افق چشم انداز 1400 ( 2021 میلادی( را پیش بینی مینماید. در این تحقیق مشاهده می شود میزان تولید انرژی الکتریکی از سال 1370 ( 1991 میلادی( با 40 / 38776 میلیون کیلووات ساعت تا سال 1390 ( 2011 میلادی( با تولید 194071 میلیون کیلووات ساعت یعنی رشد 5برابری و تا سال 1400 هجری شمسی با بیش از 17 / 353868 میلیونکیلووات ساعت با رشد 9 برابری مواجه بوده و برای این شیب تند رشد تولید انرژی الکتریکی از نیروگاه های فسیلی کشور به لحاظ زیست محیطی میبایست چاره اندیشی گردد

تقاضای انرژی، نیروگاه های حرارتی، شبکه عصبی، الگوریتم انبوهی ذرات، تحلیل آماری