ازدواج مجدد و چالشهای آن در میان مردان و زنان مطلقه شهر تهران

نرخ طلاق در شهر تهران پدیدهای رو به رشد میباشد و این مسئله پیامدهای منفی متعددی از جمله پیامدهای روانی، اجتماعی و جمعیت شناختی بهمراه خواهد داشت. بر این اساس پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی بدنبال فهم چالشها و موانع ازدواج مجدد در میان سوژه-های مطلقه شهر تهران است. در این راستا با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته به مطالعه فرآیند زندگی پس از طلاق 06 مردو زن مطلقه پرداختیم. کدگذاری یافتههای حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که موانع روانشناختی، فرهنگی اجتماعی و اقتصادی - متعددی در مسیر ازدواج مجدد افراد مطلقه وجود دارد. عدم بازسازی روانشناختی پس از طلاق، داغ ننگ اجتماعی حاصل از طلاق، بالا رفتن سن، موانع فرهنگ جنسیتی، حضور فرزندان از ازدواج سابق، کاهش سرمایههای اجتماعی و اقتصادی پس از طلاق و عادتوارههای مدرن ازجمله مهمترین چالشهای درونی و بیرونی ازدواج مجدد سوژههای مطلقه در این پژوهش است. در مجموع نتایج نشان میدهد که عموم افراد مورد مصاحبه در صورت فراهم آمدن شرایط مساعد، تمایل به ازدواج مجدد دارند و از آن جایی که نیمی از افراد مورد مصاحبه در این پژوهش فرزندی از ازدواج قبلی خود ندارند، عدم تسهیل ازدواج مجدد برای آنها منجر به تشدید پیامدهای منفی جمعیتشناختی طلاق در جامعه می- گردد. بر این اساس، این پژوهش بر لزوم ایجاد و فعالسازی گروههای خودیاری و سازمانهای مردمنهاد در جهت تسهیل بازسازی سوژههای طلاق و سهولت در ازدواج مجدد آنها تأکید دارد.

Keywords:

ازدواج مجدد , طلاق , روش کیفی , داغ ننگ , بازسازی زندگی پس از طلاق