CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

هشت نظریه روان درمانی در مثنوی مولوی

عنوان مقاله: هشت نظریه روان درمانی در مثنوی مولوی
شناسه ملی مقاله: LYRICLIT01_175
منتشر شده در همایش ملی ادبیات غنایی در سال 1395
مشخصات نویسندگان مقاله:

مائده شیری - دانشجوی دکتری ادبیات فارسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران

خلاصه مقاله:
زندگی پرهیاهوی امروز، بشر را در هاله ای از ابهام و سردرگمی غرق کرده و روح و روان او را دستخوش آفات بسیاری کرده است؛ از این رو بهدنبال راهی می گردد تا آرامش از دست رفته را باز یابد و روان رنج یافته خویش را تسکین دهد. اندیشمندان حوزه رواندرمانی با ارایه نظریه هایمختلف به راه های مختلف درمان نابسامانی های روحی افراد اشاره کرده اند؛ غافل از اینکه سالها پیش، در ادبیات کهن ایران زمین، بزرگ مردیچون مولانا جلال الدین محمد در اثر فاخر خویش _ مثنوی_ با شیوه ای هنرمندانه و ادبی نظریه های رواندرمانی را به مخاطب خویش ارائه کردهاست. اشعار عرفانی، وزین و پرمعنای مثنوی، خود گواه این است که این اثر، علاوه بر محتوای عمیق ادبی و هنری، می تواند جایگزین مناسبی برایانواع روان درمانی ها باشد. آنچه را که سالها بعد فروید، آدلر، آلبرت الیس، راجرز و دیگر نظریه پردازان حوزه روان درمانی به آن اشاره داشته اند،مولانا در حریری از الفاظ ناب ادبی به مخاطب بخشیده و او را در جستجوی آرامش یاری رسانده است. در این مقاله به صورت نقد و تطبیق، ضمنبررسی نظریه های رواندرمانی از جمله: روانکاوی، روان درمانی آدلر، رفتاردرمانی، نظریه عقلانی _ عاطفی الیس، درمان مراجع محوری، گشتالتدرمانی، تحلیل ارتباط محاورهای و واقعیت درمانی، به مصادیقی از آنها در این اثر ارزشمند ، اشاره خواهد شد.

کلمات کلیدی:
مولوی، مثنوی، روان درمانی، نظریه ها، مصداق ها

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/521033/