تاثیر جهان بینی توحیدی در ادبیات ایران (شاهنامه ) و معماری اسلامی و نقش آن در تعالی فرهنگ اسلامی در ایران

Publish Year: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 776

This Paper With 15 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CAUEM03_052

تاریخ نمایه سازی: 11 آبان 1395

Abstract:

انسان از سه مرحله جدایی ناپذیر بدن (عالم طبع و ماده)قوای فکر و تخیل(عالم مثال و صورت) روح و نفسی(عالم نفسی)تشکیل شده است .بنابراین وقتی ادبیات و معماری و هنرهای ایرانی در قالب فرهنگ ایرانی اسلامی قرار می گیرند. هر جسم داری – که گرچه با هم متفاوت اند اما منفک و جدا نمی باشند سیر از ظاهر به باطن هم در عمل و هم در اثر هنری هنرمند متجلی می شود هنرمند در حین کار با ماده تغییر شکل مادی آن سعی می کنند آن را به صورت باطنی اش نزدیک نماید این کیفیت در مخاطب او نیز اثرگذار می باشد . فرهنگ حلقه واسطه بین (کمال طلبی)و برنامه(هنر علم مذهب) است در وفاداری به فرهنگ و هنر یک سرزمین حفظ و تکرار اشکال گذشته مورد نظر نبوده، بلکه نگاه پویا و خلاق از ضرورتهای اولیه به شمار می آید معماری انتقال دهنده معناست نه شکل. فرم از بارزترین شاخصه های تأثیرپذیر معماری از فرهنگ می باشد حفظ عوامل بنیادی فرهنگی و هنری در بناها اثر معماری بی روح را به سوی یک معماری کامل و شاخص سوق می دهد اثریکه آرمانهای تاریخ و فرهنگ، اندیشه ها، ذوق و سلیقه و هنر جامعه در آن نهفته است. ادبیات )شاهنامه( و بنایمعماری باید علاوه بر این که نیازهای دنیوی و زندگی مادی انسان را برآورده سازد به لحاظ روحانی و زندگیاخروی نیز پاسخگویی نیازها معنوی بشر باشد معماری ایرانی اسلامی ماده را چنان می سازد که از صورت خودهمچون ادبیات )شعر( فاصله گیرد به صورت باطنی و مثالی خود نزدیک گردد. به عنوان نمونه طاقها علاوه بر نقش پوشش به مرتبه بالاتر هستی خود یعنی طاق عالم یا سماوات و گنبد فلک تقرب می جستند به این منظور هموارهآن همواره با آجر کاشی و گچ، کاربندی، رسمی بندی یزدی بندی و مقرنسی ایجاد می کردند و آنها را پرچین وشکن و پرستاره می نمایند نور را با روزنه هایی که با ظرافت تعبیه کرده بودند به درون بنا پاشیدند و حتی گاهیآن را از صافی شیشه های الوان و معنوس که یادآور صور خیالی است عبور می دادند سنگ را که دارای کدورت و خشونت است چنان شفاف و لطیف جلوه می دهند که مادیت آن فراموش شده و با عبور از آن معنویت و روحانیت آشکار می گردد، آب را برای برطرف کردن نیاز شستشو و افزودن بر آن برای تطهیر روح به کار می برند چه با تصویری که از جسم و انعکاس آنها و آسمان در آن پدید می آمد و چه با گوشی نوازش آیینه و شیشه نیز به علت شفافیت ذاتی خود جسم بنا را سبک، لطیف و شفاف جلوه می دهد بنابراین کار وظیفه معمار ایرانی ساخت مکانی برای زیست انسان همانطور که ادبیات ایران ساخت جهانی برای فکر روح معنوی انسان آن هم متناسب با تعریفی که فرهنگ اسلامی ایرانی از انسان دارد او را منحصر به ظاهر نمیداند ویرایش مراتب مختلف و تو در تو قائل است. مکان زیستن انسان را واحد مراتب متعددی میداند که هر مرتبه از نیازها یکی از مراتب وجودی انسان را بر آورده می سازد ساخت بنایی با در نظر گرفتن پیچیدگی های موجود در بشر و نیاز او به زندگی در مکانی که با ویژگیهای وجودی او از جمله بعد مادی و معنوی او سازگاری داشته باشد.

Authors

نفیسه سلجی

استاد راهنما ، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مراغه

پریسا دراج

استاد مشاور ، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مراغه

محمدعلی تبریزی میاندوآب

دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد هریس