CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

جستاری از آموزه های روان شناختی اندیشه مولانابا تکیه بر مثنوی معنوی

عنوان مقاله: جستاری از آموزه های روان شناختی اندیشه مولانابا تکیه بر مثنوی معنوی
شناسه ملی مقاله: LANGUAGE01_300
منتشر شده در همایش بین المللی جستارهای ادبی، زبان و ارتباطات فرهنگی در سال 1394
مشخصات نویسندگان مقاله:

غلامرضا حیدری - استادیار و عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی ابهر، ایران.
فرح عزیزی - کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی و دبیر دبیرستانهای شهرستان ابهر، ایران

خلاصه مقاله:
مولوی یکی از تواناترین و یکی از پرکارترین شاعران در بیان امور و مسائل و حالات روحی و روانی به صورت حکایات و داستانهای عرفانی و نکات اخلاقی است. مباحث اخلاقی و روان شناختی در آثار مولانا بخصوص مثنوی مولانا به فراوانی یافت می شود و از ویژگیهای این مباحث، پویایی و نشاط انگیزی آنهاست، بطوری که کمتر آموزه ای در آن می توان یافت که خمیرمایه اصلی و اساسی آن، آمیزه هایی از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم و سیرت بزرگواران دینی و مذهبی نباشد و خواننده را به تعمق و تأمل واندارد و به واسطه همین خصایص است که آثارمولانا، بخصوص مثنوی و کلیات شمس، دردل و جان انسانهای شیفته و دل آگاه و دردآشنا، جایگاه ویژه ای دارد و از محبوبیت کاملا متمایز برخوردار است. مولانا دردآگاه است و دغدغه های تمامی بشر را از آغاز تا ابد می شناسد و با جوامع و افراد آن به خوبی آشناست و در رگ و پوست آنها جای دارد. مولانا که در عرصه روان شناسی ید طولایی دارد، درکسوت طبیبی حاذق، دردهای دیرآشنای آدمی را به خوبی درمی یابد و برای مداوای آن، دارو هم تجویز می کند، هرکه آن را می نیوشد و به گوش دل می خرد، آرامشی باوقار و دوست داشتنی بر تمام وجودش سایه می افکند. مولوی معانی والای تربیتی، اجتماعی، عرفانی و کلامی را با اندیشه وقاد و ذوق و قریحه بی نظیر به صورتی کاملا گسترده و موشکافانه به سلک عبارت در می آورد و از توضیح و تبیین بیشتر آن نمی کاهد.

کلمات کلیدی:
مولانا، روان شناسی، انسان

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/533277/