شیما ظاهر

بزهکاری از مهم ترین معضلات اجتماعی در اکثر شهرهای دنیا است. وجود برخی کاربری ها، تجهیزات و جابجایی فضاها، در افزایش ایمنی و کاهش فرصت های بزهکاری نقش بسزایی دارد و در نقطه مقابل، نبود یا کمبود برخی امکانات باعث بروز یا تشدید بزهکاری در فضاهای عمومی می شود. اگرچه در سال های اخیر، در زمینه طراحی برای پیشگیری از جرم، نسبت به طراحی محیطی، به معماری داخلی توجه ناچیزی شده است، اما این واقعیت ثابت شده که تغییرات ساده ای که در طراحی ساختمان های عمومی، و همچنین مشاوره هایی که در زمینه قرارگیری کاربری های جدید در ساختمان ها داده می شود، می تواند موجب کاهش ارتکاب جرم شود. یکی از موارد مهم، معماری داخلی فروشگاه های زنجیره ای و یا تک محصولی است که عموما بر پایه افزایش تعداد مشتری در فروشگاه ها می باشند، و این تضاد بین فضاهای باز و جذاب این فروشگاه ها از یک سو و نیاز به تأمین امنیت از سوی دیگر وجود دارد که باید در طراحی داخلی مدنظر قرار گیرد. این مسأله، پژوهش حاضر را بر آن داشت تا به تبیین ارتباط بین معماری داخلی و راهکارهایی برای مقابله با ارتکاب جرم بپردازد. بدین منظور رویکردهای متنوع امنیتی محیط در فروشگاه هایی با کاربری مرتبط در حوزه محلی و فروشگاههای زنجیره ای مورد بررسی قرار گرفتند.. پژوهش ها نشان می دهد که استفاده از شش راهبرد قلمروگرایی، نظارت، فعالیت حمایتی، کنترل دسترسی ها، تصور و نگهداری از فضا و محافظت از آماج جرم که در نظریه CPTED بیان شده اند، در کاهش چشمگیر نرخ جرائم در فضاهای عمومی تأثیر فراوانی داشته است. در این مقاله مهم ترین جنبه های این شش راهبرد در فضاهای فروشگاهی شرح داده می شوند، و سپس تعریف سیستم فروش نوین در فروشگاههای صنایع غذایی، از راهبردهای نظارت و محافظت از آماج جرم برای مقابله با بزهکاری به نحوی متفاوت مورد استفاده قرار می گیرد.

معماری داخلی، بزهکاری، خرده فروشی، سیستم فروش، امنیت