CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

ارزیابی پتانسیل برخی باکتری‌های ریزوبیوم همزیست لوبیا درتثبیت ازت و جذب عناصر خاک در استان اصفهان

عنوان مقاله: ارزیابی پتانسیل برخی باکتری‌های ریزوبیوم همزیست لوبیا درتثبیت ازت و جذب عناصر خاک در استان اصفهان
شناسه ملی مقاله: PULSES01_128
منتشر شده در اولین همایش ملی حبوبات در سال 1384
مشخصات نویسندگان مقاله:

مجتبی یحیی آبادی - عضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
هادی اسدی رحمانی - ضو هیات علمی موسسه تحقیقات خاک و آب
محمد مهدی ابوالحسنی - کارشناس ارشد مدیریت جهاد کشاورزی شهرضا

خلاصه مقاله:
برای جذب عناصر غذایی خاک و افزایش کارایی جذب در گیاهان، از روشهای مختلفی همچون استفاده از منابع کودی، استفاده از مواد آلی و تلقیح گیاهان با باکتری‌های تشدید کننده رشد PGPR ، می‌توان سود برد. اکثر تحقیقات انجام شده روی باکتری‌های دیازوتروف آزاد زی بوده و تعداد کمی نیز روی باکتری‌های همزیست ریزوبیوم، متمرکز بوده است( نوئل و همکاران1996)(8). باکتری‌های PGPR از طریق در فیزیولوژی و مورفولوژی ریشه گیاهان تلقیح شده، موجب افزایش جذب عناصر و رشد بیشتر گیاهان می‌شوند. اثرات تشدید کننده رشد گیاهانی که با باکتری‌های ریزوبیوم تلقیح شده‌اند عمدتاً بدلیل تولید فیتوهورمون، محدود شدن رشد قارچ‌های پاتوژن، تثبیت ازت مولکولی، افزایش کارایی منابع ازت دار و سایر عناصر دیگر(چابوت و همکاران 1996)(4)، تولید آنتی‌بیوز‌های ضد پاتوژن، تولید و ترشح سیدروفورها (نی‌لند و لئونگ1986)(7) و القاء سیستمیک مقاومت در برابر بیماری در گیاهان، بوده‌اند. کاربرد تلفیقی از مایه تلقیح ریزوبیوم-آزوسپریلوم و ریزوبیوم-آزتوباکتر برای جذب عناصر میکرو و ماکرو در آزمایشی که رودلاس و همکاران (1999) به انجام رساندند، صورت گرفته است (9). استفاده از سویه‌های آزوسپریلوم و ازتوباکتر به همراه ریزوبیوم، تغییرات زیادی در جذب عناصر غذایی خاک نسبت به کاربرد تنهای ریزوبیوم ایجاد کرد. در تحقیقی دیگر نشان داده شد که سویه‌های مختلف ریزوبیوم و برادی ریزوبیوم، آثاری مشابه با باکتری‌های PGPR را در همزیستی با گیاهان غیر لگوم مثل تربچه از خود بروز داده‌اند(2) و غده‌های تشکیل شده از این باکتری‌ها، تولید فیتوهورمون، سیدروفور و HCN کرده‌اند. این باکتری‌ها همچنین از خود آثار آنتاگونیستی در برابر قارچ‌های پاتوژن نشان داده‌اند. گیو‌کوچی و همکاران (1997) در آزمایشی به بررسی اثرات قارج مایکوریزا و ریزوبیوم روی میزان عناصر جذب شده و روابط آبی در یونجه در شرایط تنش خشکی پرداختند(5). تنش خشکی موجب کاهش مقدار عناصر غذایی میکرو و ماکرو در برگ و ریشه گیاهان تلقیح نشده (شاهد) گردید. اما تنش باعث کاهش میزان عناصر موجود در برگ گیاهانی که فقط با ریزوبیوم تلقیح شده بودند گردید و میزان این عناصر در ریشه تغییر نیافت. در نهایت در شرایط خشکی، جذب عناصر غذایی در یونجه هایی که توسط مایکوریزا تلقیح شده بودند افزایش معنی‌داری یافته بود. افشاری و همکاران(1375) پس از جمع آوری برخی از سویه های بومی همزیست لوبیا به شناسائی آنها از طریق روشهای بیوشیمیائی و ویژگی میزبانی پرداخته اند وسپس کارائی سویه های مورد نظر را در شرایط مزرعه‌ای در مقایسه با برخی سویه های خارجی مورد ارزیابی قرار داده اند(1). رابرت و همکاران (1983) با مطالعه تغییرات جمعیتی و دوام باکتریهای همزیست لوبیا در خاک و ریزوسفر دریافتند که دوام این باکتریها در ریزوسفر بهتر می باشد و ضمناً نشان دادند که سویه‌های کارآمدی که بعنوان مایه تلقیح استفاده می‌شوند حتی در حضور جمعیت بالای بومی خاک قدرت آلوده‌سازی غده‌ها را دارند (10).

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/54569/