CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

درآمدی بر تعلیم و تربیت و مبانی آن از دیدگاه ژان ژاک روسو

عنوان مقاله: درآمدی بر تعلیم و تربیت و مبانی آن از دیدگاه ژان ژاک روسو
شناسه ملی مقاله: EPSCONF04_034
منتشر شده در چهارمین کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم تربیتی و روانشناسی، مطالعات اجتماعی و فرهنگی در سال 1395
مشخصات نویسندگان مقاله:

مدینه محمد زاده فرد - دانشجوی کارشناسی ارشد رشته تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش(تعلیم و تربیت اسلامی)
یدالله خرم آبادی - دکترای روان شناسی ،عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور همدان

خلاصه مقاله:
هدف پژوهش حاضر بررسی فلسفه ژان ژاک روسو و استخراج آرای تربیتی وی است. بدین منظور سعی شده با استفاده از منابع موجود و در دستر س، افکار و روش فلسفی روسو بررسی شده و با روشن ساختن مبانی فلسفی او بتوان جایگاه وی را فلسفه یونانی وغرب شناخت و همچنین مشخص کرد که آرای تربیتی این اندیشمند و به خصوص تربیت کودکان تا چهاندازه در زمان حاضر کاربرد داشته و مورد تأییدنظریات تربیتی معاصر می باشد . نظریه ی تعلیم و تربیت روسو متناسب است با نظریه ی نیکی فطری انسان، و نباید مغایر باشد با رشد قابلیت هایی که انسان کسب می کند: برای همین باید تعلیم و تربیت منفی را به کار بست که به درمان شرارت های قلبی بشر نمی پردازد، چرا که به هیچ رو فطرتاً وجود ندارد، بلکه باید مانع تولد آن ها شود و درهای ورود را به روی آنها کاملاً بسته نگاه دارد. انطباق تعلیم و تربیت با ترتیب ظهور استعدادهای برتر انسانی ( تخیل، عقل، حساسیت فعال ) بهترین استفاده ی ممکن از آنها را مقدور می کند. پس هنر مربی این است که منتظر زمان مناسب برای توسل جستن به این یا آن قابلیت باشد و به جای آن که شاگردش را به تعجیل در کسب دانش جدید تشویق کند، به اندازه ی کافی وقت برای کشف حوزه ی کاربردی قابلیت ها را به او آیا می توانم به خود جرئت دهم که در این جا بزرگ ترین، مهم ترین و مفیدترین قاعده ی تعلیم و تربیت را شرح دهم؟ » بدهد این قاعده نه صرفه جویی در وقت، بلکه تلف کردن آن است ». باید اشاره کرد که این شیوه به طور کاملاً عینی، بیان کننده ی ناگوار کردن این نخستین بخش زندگی برای تضمین خوشبختی »: آگاهی از مرگ و میر کودکان در عصر روشنگری است به نظر روسو، رعایت ترتیب زمانی به ویژه استفاده از عقل را که لاک می خواست .« مابقی زندگی که شاید هرگز فرا نرسد پیش از موعد پرورش دهد تا زمانی به تعویق می اندازد که تجربه ی حسی به امیل اطلاعات کافی در مورد ارتباط بین اشیاء و ارتباط اشیاء با بدن خودش را داده است. تعلیم و تربیت منفی ابتدا به حواس توسل می جوید، چرا که اولین ابزار آگاهی ما آن چه تعلیم و تربیت مثبت می نامم، تربیت ذهن قبل از سن مقتضی و آگاه کردن کودک به وظایف انسان است. آن هستند چه تعلیم و تربیت منفی می نامم، کامل کردن اعضاء بدن که ابزار شناخت ما هستند، قبل از دادن این شناخت است، تعلیم و تربیتی که با تمرین حس ها ما را برای عقل آماده کند.

کلمات کلیدی:
روسو، تعلیم و تربیت، امیل

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/546581/